بی صدا
جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۲، ۰۵:۳۰ ب.ظ
گوشیمو (گوشیامو) با بی میلی چک میکنم
حقیقتش منتظر هیچ پیام یا تلفنی نیستم واسه همینم همیشه سایلنته
سایلنته چون حوصله ی اوناییم که میدونم وقت و بی وقت مزاحمم میشن و ندارم
عده ی زیادی نیستن یکی دو نفر ولی رو اعصاب و همیشه هم میدونم چیکار دارن....زیاد تماس نمیگیرن ولی همونا رو هم حسش نیس......
جز روزایی که نیستم خونه از سایلنت در میاد تا اگه مامی تماس گرفت جواب بدم♥
روزام با بی تفاوتی میگذرن
نمیدونم این چه اخلاق گندیه که دارم؟؟؟ نمیتونم از کسی متنفر باشم!!!
حتی کسایی که خیلی آزارم دادن و میدن خیلی زود حس ناراحتیم بهشون از بین میره....هیچ خوشم نمیاد!
لازمه گاهی وقتا کینه ی بعضیا رو به دل بگیری! واقعا لازمه و من نمیدونم چرا نمیتونم
منو
عاطی (نوه خاله ی مامی) خیلی از بچگی با هم صمیمی بودیم...3سال پیش بعد از
4سال تونست با کسی که دوس داشت عقد کنه و حالا بعد 3سال داره میره خونش
ما
واسه عروسیامون همه رو خانوادگی گفته بودیم به صرف شام....نامردا اینا که
مهموناشون خیلی کمترن و تازه فول پول ترم هستن همه رو گفتن به صرف شیرینی
جز خاله و عمو و عمه و داییا که تعدادشون اونقدری نمیشه :|
بی خیال به هر حال ما که نمیرفتیم چون هنوز 40 عمه نگذشته
دیروز
یه خبر ازدواج دیگه ام شنیدم...نمیدونم چرا دلم گرفت...ینی
میدونماااا...یه سری شباهت و اینکه دوتا آدم عاقل و بالغ بودن و پسره خودش
همسرشو انتخاب کرده بود....هییییییی
امشبم مهمونی نامزدیشونه...خوشبخت بشن♥
۹۲/۰۶/۱۵