خیال خام
سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۵۶ ب.ظ
سمانه
دیروز گفت باورت نمیشه دیروز داشتم تو خیالاتم با تو درد دل میکردم یهو به
خودم اومدم دیدم دارم با خودم همینطور حرف میزنم و تصور میکنم تویی....با
خودم گفتم اگه بهت بگم چه فکری میکنی؟؟ میگی دیوونه ام
خندیدم و گفتم حالا چی میگفتی بهم؟؟
یادم
اومد که همیشه با خودم درد دل میکنم ...تو خیالاتم دعوا میکنم حتی...گاهی
گریه هم میکنم...گاهی سر درد میشم تا اینکه دیگه تموم میشه....
تموم که نمیشه مجبور میشم تمومش کنم بعد دیگه خالی میشم....بعدشم لازم نیس دردامو رو سر کسی آوار کنم...البته جز اینجا
میخواستم بهش بگم باز تو یه مخاطب داشتی تو خیالاتت...من خودمم و خودم
۹۲/۰۶/۲۶