عروسی
پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۵:۱۶ ق.ظ
دیشب عروسی دختر عموم بود
زیاد خوش نگذشت
کم بودیم و کمترم شدیم حالا
جای عمه خیلی خالی بود...خیلی زیاد...بچه هاشم نیومده بودن هیچ کدوم
شاید حال و حوصله نداشتن ولی یه نفر گفت مادر شوهر اون دوتا بزرگا نذاشته بیان....
نمیدونم چرا اینقدر خسته ام؟؟؟
حال و حوصله هیچ کاریو ندارم..مخصوصا کارای نشستنی
دیروز
سر شیفت بودم گفتن تلفنم زنگ میخوره...متوجه نشدم...بعد شیفت چک کردم دیدم
یه میس کال و یه مسیج از یه شماره ناشناس با مزمونی خاص و کمی نگران کننده
با پیش شماره یآشنا! اما روی سیم 2
اول فک کردم روی سیم 1 میس زده و
روی سیم 2 مسیج..خیلی نگران شدم! بعد فهمیدم نه خوشبختانه اشتباه کردم کلا
روی سیم 2 بوده و لابد اشتباه گرفته
اینم شانس منه که باید با همون پیش شماره منو اشتباه بگیرن و بهم استرس وارد کنن!!
بی حالم بی حال
۹۲/۰۶/۲۸