همینجوری
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۱۶ ق.ظ
گفته بودند : که از دل برود یار چو از دیده برفت ...
سالها هست که از دیدهی من رفتی ، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز !
دفتر عمر مرا ،
دست ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست ...
در خیالم اما ،
همچنان روز نخست ،
تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق ،
دل من بردی و با دست تهی ،
منم آن عاشق بازنده هنوز ....
آتش عشق ، پس از مرگ نگردد خاموش !
گر که گورم بشکافند عیان میبینند :
زیر خاکستر جسمم باقیست :
آتشی سرکش و سوزنده هنوز !
سالها هست که از دیدهی من رفتی ، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز !
دفتر عمر مرا ،
دست ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست ...
در خیالم اما ،
همچنان روز نخست ،
تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق ،
دل من بردی و با دست تهی ،
منم آن عاشق بازنده هنوز ....
آتش عشق ، پس از مرگ نگردد خاموش !
گر که گورم بشکافند عیان میبینند :
زیر خاکستر جسمم باقیست :
آتشی سرکش و سوزنده هنوز !
۹۲/۱۱/۲۹