تُنگِ شکسته
همین پیش پایت دلم تنگ شد
نبودی برایت دلم تنگ شد
نبودی سکوت وسکوت وسکوت ...
برای صدایت دلم تنگ شد
ورق میزدم عکسهای تورا
به حال وهوایت دلم تنگ شد
تو با جاده رفتی ورفتی ومن ...
من اینجا بجایت دلم تنگ شد
خدا حافظی کرده بودم قبول
ولی پابه پایت دلم تنگ شد
درست مثل قهرهای کودکی..میگریزم .. و حالا با گوشه ی نگاه منتظرم!!شاید اینبار هم برگردی..دریغ که میدانم هرگز...قضیه همان آب است و جوی
امروز اولین روز کاروزیباید شرح بدم کارورزی به چه معناست؟؟؟به نام خدا ===> کارورزی=حمالی مفت!!پایان!بنده هم بعد از یک سال و نیم تجربه ی کاری باید برای تحویل گرفتن کارتم کارورزی بگذرونم!!باز خدارو شکر تو مدرسه شنام..مربی خوبی به نظر میاد..2-3تا از شاگرداشو داد به من که باهاشون پای کرال تمرین کنم..خوب بود..لااقل زمان زودتر میگذره و کمتر احساس بطالت و بی خود بودن میکنی..باشد که این 12 جلسه هم بگذرد...کارته رو بگیریم و راحت شیمشایدم مفید بود کسی چه میدونه!!
و بازم چند تا کار هول هولکی برای پایان هفته ینی جمعهو جمعه ینی اینکه باید تا 4شنبه شب یا حداکثر پنج شنبه صبح تمام شده باشن..خدایا کمک ♥
فردا روزی جدید با سرناجی جدید..ببینیم چی میشه..