دوری و دوستی
هرچی نگاه میکنم اطرافمو میبینم تمام دوستا و دور و بریام تو ارتباطشون باهام به دنبال سود خودشونن..حالا هرکی یه جوری..شاید غیر از یکی دوتا از دوستای قدیمیم
بعضیام هستن خیلی ظاهرشونو مظلوم و ملاحظه کار نشون میدن اما با پررو بازی و شوخی خنده کارشونو میندازن گردنت..مثل این همکار ما..کارو میندازه گردنتو هیم میگه ببخشیدااا از استراحتتم موندیی..ببخشیدی مزاحمتم شدم....و به همین ترتیب ادامه میده... امروز عروسی یکی از همکارای قدیمی دعوت بودیم...آرایشگاهی ک همیشه میرفت بسته بود اینم برنامه داشت بیاد من اصلاحش کنم منم اصلا بهش تعارف نزدم و گفتم کار دارم!!
هنوز نمیدونم چطور روشون میشه؟؟؟
اون یکی باز برا اینکه به ترافیک شب نخوره و اعصابم نداشت خولست زودتر بیاد خونه ما چون تالار نزدیک ما بود...
به قول پرویز پرستویی گاهی وقتا دلت میخواد یه یادداشت بزنی روش بنویسی دوستون دارم اما لطفا فعلا بهم نزدیک نشین...منم دلم میخواد یه مدت دور شم برم جایی ک هیچ کدوم ازینا نباشن ک تو هر موقعیتی بیان رو سر من آوار شن...
راستی عروسی خوش گذشت..البته 2نفر نبودن
قولی ک دادم کمکم داره به نتیجه میرسه..خیلی سخته
جالبه ک ظهر 2ساعت خوابیدن ولی الانم خوابم میاد..