خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

از معجزات رقص

چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۵:۵۴ ب.ظ

ارتعاش ارتعاش که میگن به چشم دیدم

ازون روزا بود که هوا ابری رعد و برق و صاعقه و... 

پدر جان که زدن بیرون و بسیار عصبانی خفن ازون نوعی که گفتم تا ۱هفته حداقل ادامه داره...

دیدم هرچی پای حرفای و گریه های مامی بشینم هی چیزای جدید یادش میاد

اومدم تو اتاق موزیک گذاشتم صداشم بلند کردم شروع کردم به رقصیدن جلوی ایینه ( دخترا موقع قر دادن باید خودشونو ببینن :)) ) بعد از دقایقی مامی هم ملحق شد

یه ربع بعد پدر با روی خوش اومد خونه و انگار نه انگار چیزی بوده... و مذاکره و الان هم حاج خانوم حاج آقا در شادی دارن باهم میرن پیش خدا ( البته خیلی نزدیک نمیشن به خدا تا مسجد میرن فقط)

اینم درس امروز من به شما

هرجا دو نفر دعواشون شد موزیک بذارین برقصین فضا عوض که هیچی دگرگون میشه :)) حالا فرض کنین این اتفاق تو خیابون بیافته :))

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.