زنبور ال ای دی
همسایه روبرویی رو پشت بومش کندو داره
اینو از جایی فهمیدم که دیدم یه نفر با لباس فضایی بالا پشت بومه و حشراتی هم دورش میچرخن
شبا من معمولا تا ۱۱ بیدارم و چراغ روشنه و مشقامو مینویسم و خب هواهم بطرز خفنی گرم شده و اجازه روشن کردن کولر و شبا نداریم در نتیجه پنجره باید باز بشه
خونه های دو طرفمونم ک همچنان در حال ساختن
در نتیجه زنبورای این اقا صاف میان سمت خونه ی ما.. همینکه صداشونو بشنوم پنجره رو میبندم چون سریع میان تو
با بعضیاشون ک هنوز پشت پرده ان حرف میزنم و میگم که نتیجه عملشون مرگه و به نفعشونه اتاق من ترک کنن
وقتیم ک پنجره بسته اس صبح پا میشیم میبینم چندتاشون تو شیار پایینی ریل پنجره موندن و جون دادن و منم اجسادشونو میندازم پشت پنجره تا سایر جانوران مستفیذ بشن
پری شب اما یکی اومد تو دور مهتابی بود نمیومد پایین ک بزنمش. ناپدید شد!!
مشغول کارم بودم ک صدای وزوزززز اومد دوباره
نگاه کردم دیدم رفته تو مهتابی و داره راه میره
مهتابی ال ای دیه و یک مستطیل یکسره اس و پشتش به اندازه ی سیم ها بازه یکم
خلاصه که از بس اونجا راه رفت و وزوز کرد بالاخره از شدت نور زیاد و احتمالا گرمای تولید شده تلف شد
الانم به مهتابی نگاه میکنم یه لکه تیره فقط دیده میشه و اون جسد زنبور عسله
خلاصه که هرچی و زیاده از حد بخوای به کشتن میدت!