داغِ یک خطا
اشتباه میکنی
شاید از اولشم میدونستی کارت درست نیست!
شاید میخواستی به شیوه درست پیش ببریش اما نشده..
میفهمی که اشتباه بوده
میشکنی غصه میخوری حالت بد میشه و قول میدی دیگه تکرارش نکنی
اما مدتی بعد دوباره به یه مدل دیگه تکرار میکنی
باز میخوری به در بسته.. باز قول میدی..
و شاید باز هم ...!!
ولی این تکرارا دیگه اشتباه نیست!
اصرار روی حماقتیه که فکر میکنی اینبار بهتر میشه نتیجه
اینجاست که خدا یه طوری پشت دستتو داغ میکنه که هیچ وقت یادت نره!
چون دفعات قبلی که اشتباه کردی هی مراقبت بود اتفاق غیر قابل جبرانی برات نیافته
به آروم ترین شکل ممکنه سعی کرد بهت بفهمونه دیگه ادامه ندی..
اما نفهمیدی یا شاید نخواستی بفهمی
و اینبار مثل قبلیا نشد...
ولی اگر به اینجا رسیدی بدون خدا خیلی دوست داره که از پیامدهای بدتری حفظت کرده
باید به خودت بیای
قول بدی قول واقعی که دیگه هیچ وقت تکرارش نکنی...