اندر احوالات شغل شریفمونم اینه که شاهد صحنه های تلخ و شیرین و خنده آور و تاسف آور زیادی هستیم (تلخش البته فرق میکنه با تلخای خیلی جدی!)
اونجا پر از مادرای بیخیاله
بچه هایی که گریه میکنن از تنهایی و مادرا به همون حال توی اون استخر کوچیک رهاشون میکنن و خودشون میرن که با دوستاشون خوش بگذرونن
این قسمت عادی قضیه اس!
یه آدم عادی توی آب استخر که از دمای معمولی بدن طبیعتا سردتره چند بار میره دستشویی؟؟؟؟
حالا یه بچه رو در نظر بگیرین 4-5ساله..اون چند بار باید بره؟؟
بعله رسیدیم به قسمت غمبار داستان!
امروز دوتا جوجه اومدن بیرون ماماناشونو صدا زدن که برن دستشویی..مامانه پیداش نشد اونام برگشتن تو آب..بعد از 20 دقه مامان جان تشریف آوردن..پرسید از بچه ها که عایا ..؟؟؟ و جواب منفی بود و بچه ها خیلی ریلکس :/
اونم خیلی طبیعی برگشت ..خب عزیز من!! تو که بهت میگن مادر و مثلا خیلی نگرانی!!! جگر گوشه ی خودتم الان تو همون آبه دیگه .گاهیم ازون آبه تغذیه میکنه :/
خانومه مسنی با لهجه ی غلیظ در حالی که آدامسشو خیلی بد میجوید داشت میرفت تو آب..بهش میگم :خانومم آدامستونو درآرین لطفا بندازین تو سطل
برگشته متعجب نگام میکنه و خیلی جدی میپرسه برا چی؟؟؟ :| من اینقد متعجب شدم ازین سوال که یه آن فقط نگاش کردم و موندم چی بگم؟؟ ینی اصن حرفم یادم رفت..خودش ادامه داد بَده؟؟ گفتم بله گفت برا خودمون ضلَر(=ضرر) داره؟؟؟ گفتم بله (تو دلم گفتم نه برا عمه ی من ضرر داره :| ) هیچی دیگه قانع شد رفت انداخت تو سطل
خیلی منطقی بود :|
به اون یکی میگم عزیزم آدامستونو درآرید.درآورد گرفت به طرف من :| ینی میخواست تقدیمش کنه به من :| که چیکارش کنم مثلا؟؟ نگهدارم تو دستم موقع برگشتن بهش بدم؟؟ یا براش بجوم وقتی خواست بره تحویلش بدم؟؟ -_- نگاش کردم و اشاره کردم به گِرِیدا و گفتم بندازین اینجا و بازم نگاش کردم :/
راستی شما میتونین ناخواسته سوت بزنین؟؟؟؟
اصن میشه؟؟؟
به خانومه میگم خانوم عزیز سوت نزنین لطفا
برگشته میگه عه؟من سوت زدم؟؟؟ :| ناخواسته بود خودش اومد.. :/
جل الخالق با این آفریده هاش والا!
تازه بعدم میگه بده؟؟ گفتم بله منو همکارام با سوت بهم علامت میدیم شما سوت میزنی حواس مارو پرت میکنی
میگه : عهههههههههه؟؟؟ نمیدونستم چه جالب! خب ببخشید دیگه نمیزنم
اینا نمونه های خیلی خوبین که در طول تنها یک سآنس!!! بارها و بارها تکرار میشن حالا بماند که باید ازشون خواهش کنی توروخدا بهم شنا یاد ندین!!!!
حالا شما توقع اعصاب دارین از کسی که از 9صبح تا 4:30 عصر پیوسته بااین صحنه ها رو به رو میشه؟؟؟
من که اعصابم خوبه بازم
اصلا از وقتی وارد این شغل شریف شدم خیلی بیشتر به خودم مسلط شدم!!! وقتی هی یه چیزایی میبینی که نباید دعوا کنی و خودتو باید کنترل کنی..بحث نکنی...دیگه عادی میشن برات