خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

باهوشا

جمعه, ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۶ ب.ظ

یه روز شلوارمو جا گذاشتم خونه ( شلوار ورشی)

یه روز جوراب نبرده بودم! 

یه روز برنامه بدنسازی بچه ها رو تو جیب شلوار دیگم جا گذاشته بودم بعد یه کاغذ پیدا کردم به وسطاش که رسیدم فهمیدم برنامه خصوصی یکی دیگه بوده ولی خب ادامه دادم و کم نیاوردم 

شبش یادم اومد برنامه شون کجاست گذاشتم رو میز ک فردا بردارم فردا هم یادم رفت :)) 

چند بار چیزای مختلفم باید میبردم که یادم رفته 

نمیدونم ولی فک کنم طبیعیه 

همکارمم از من بدتر.. روزی ک خیلی تیپ زده بود فهمیدیم شلوارشو پشت و رو پوشیده  

بعد باز یکی از مشتریا رو به جای یکی دیگه اشتباه گرفته بود میخواست بره یقه شو بگیره که پول ندادی 

بعضی شبا که راجع به مسائل صحبت میکنیم تو واتساپ وقتی یهو عصبی میشیم از دست این بالاییا و بی برنامگیاشون تصمیم میگیریم رو بعضی مشتریامون اسید بریزیم یا با موزاییکایی که دم در هست بزنیمشوم 

وقتیم وسط بحث میخنده از خنده هاشم وویس میفرسته :)) 

میبینی دوتا وویس پشت هم فرستاده فقط داره قهقهه میزنه 

ایشالا این روزا هم میگذره و به خیر میشه... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۱۱
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.