خانومه به طرز خیلی زشتی پاچه مو جوید کاملا!!! البته ما تو اون استخر عادت کردیم به این رفتارا و شنیدن بد و بیراه ها!!!
من باهاش بحث نکردم و خودمو زدم به اون راه
بعد نیم ساعت در کمال ناباوری اومد منو بوسید و عذرخواهی...
با شاگردام چه کوچیک چه بزرگ دوستم و خوشحالم ازینکه به خوش اخلاقی و در عین حال جدیت تو کلاس میشناسنم و بعد کلاسها هر موقع میان استخر اغلبشون میان احوالپرسی میکنن.. ازین فیس و افاده ها هم ک بگم بدم میاد با دست خیس باهاشون دست بدم یا بچه ها رو بغل کنم خوشم نمیاد و متاسف میشم بعضی همکارامو میبینم که تو استخرا چون ناجی یا مربین همه رو از بالا میبینن!!
به نظرم روحیه ورزشکاری و معلم بودن اینه که وقتی شاگردات با ذوق میان طرفت اول تو دستتو بری جلو
امروز یکی از شاگردای قبلیم گفت شما شبیه لیلا حاتمی هستین!!!! و این فقط نظر من نیست و از بقیم پرسیدم همین نظرو دارن!!
خودم که هرچی فکر کردم چنین شباهتی ندارم (قطعا من بهترم :دی) اما نظر جالبی بود
لیلا حاتمی بازیش حرف نداره تو حیطه بازیگری همیشه ازش خوشم میومد
تو گوگل عکساشو سرچ کردم و ب دنبال شباهتهایی بودم ک بین منو اون دیدن...عکساش تو جشنواره های گذشته و دست دادن و روبوسی و بغل با مردای خارجی مطرح و دیدم و لباسایی که بعضیاش خیلی عجق وجق و مسخره بودن و نمیدونم زیبایی رو کجای اون لباسای زشت و عجیب دیده که حاضر شده جلوی دوربینای جهانی حاضر بشه با اون سر و وضع؟؟؟!!!
و به این فکر کردم که چرا هنرپیشه های ما یا حتی خیلی از آدمای عادی دوست دارن به هر قیمتی و هر شکلی تک باشن؟؟!!
یادم اومد روزی ک در جواب دوستم به یه سوال نسبتا مشابه گفتم ما دخترا تو یه سنی خیلی دوست داریم مورد توجه باشیم..سنین راهنمایی و دبیرستان اوج این دورانه و به نظرم اگه تو اون سنین دخترا رو با آرایش و لباس و سر و وضع تابلو ببینی جای تعجبی نیست حقیقتا چون سنشون و تغییر هورمونها و فکر و شرایطشون اینطور اقتضا میکنه جوری باشن که توجه همه مخصوصا جماعت ذکور و به خودشون جلب کنن شدیدا!! اما اگه دیدی کسایی که به سنین بالاتر حتی 50 و 60 هم رسیدن و همچنان همونقدر حتی بیشتر تابلوان بدون که تو شرایط فکری همون سن و سال مونده و از این جهت رشد نکرده
از این گروه چند نفره مون یه نفر هست که خیلی رو اعصاب منه..به زور میخواد یاد بگیره..میاد و کلیم وقتمو میگیره اما کلی از وقتش به حرف زدن میگذره و بعدشم حوصله نداره و از این شاخه به اون شاخه میپره...هم وقت منو میگیره هم انرژیمو...نمیدونم چیکار کنم با این؟!
بعضی وقتا که خیلی خسته میشم و با خودم میگم اینهمه کار برای چی؟؟ تا کی ادامه میدم؟؟