خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۲۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

اصلا معلوم نیست که سال داره تموم میشه!!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۱
سپیدار

هر خطایی مرتکب شدی بذار بین تو و خدا بمونه

خدا هم میبخشه هم آبروتو حفظ میکنه هم درستش میکنه

.

.

.

کاش میشد ۱۰ سال بعدمو ببینم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۰۱
سپیدار

ترجیح میدم طلاهامو بدم جاش یه پیانو داشته باشم 

دوچرخه بگیرم

لوازم کوهنوردی بگیرم و برم کوه

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۲۴
سپیدار

نوشتن حقیقتا معجزه میکنه

وقتی در حال انفجاری و نمیتونی حرفاتو به کسی بزنی..

بنویس.. اینقدر بنویس که خالی بشی..هرچی دلت میخواد.. بعدشم برگه هارو ریز ریز کن بریز دور.. فک کنم قبلنم اینو گفتم.. شاید چندین بار

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۳۹
سپیدار

به خودم میگم قوی باش

این بارم اگه تحمل کنی سنگِ سنگ میشی!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۰۶
سپیدار

یه وقتایی باید با خودت بی رحم باشی تا کمتر آسیب ببینی

اولش خیلی سخته... ولی بالاخره کنار میای...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۰۸
سپیدار

لازمم نیست که همیشه نشون بدیم خیلی قوی و شکست ناپذیریم!!!!

بعضی وقتا هم اجازه بدیم فرو ریختنمون دیده بشه

هم برای خودمون هم دیگران

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۲
سپیدار

مادر/پدر اگر تو دوران کودکی نتونه به اندازه کافی به بچه محبت کنه، اگر نتونه باهاش حقیقتا دوست باشه طوری که کودک این دوست بودن و کاملا احساس کنه! و حس نکنه یه نفر هست ک مدام زیر نظرش داره که با هر خطا تنبیه یا سرزنشش کنه... تو نوجوانی و جوانی کلا بزرگسالی نباید و نمیتونه ادعای دوست بودن با فرزندش و داشته باشه! چون نتونسته به فرزندش امنیت لازم و بده و بچه یه جایی یاد گرفته که پنهانکاری کنه! یاد گرفته اگر مامان/بابا بفهمه عواقب خوبی نداره پس این مانع خطا نکردنش نمیشه فقط مانع اطمینان و مانع راستگویی میشه و حتی منجر به خطاهایی بزرگتر و خطرناکتر و جبران ناپذیرتر میشه

هنر پدر/مادر بودن در این نیست که بچه ها فقط بترسن و حساب ببرن که فلان کارو انجام ندن... هنر اینه که بچه بدونه هر خطاییم کنه بازم میتونه رو حمایت و راهنماییشون حساب کنه.. همینم مانع بروز خیلی از خطاهای بزرگسالی میشه

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۴۷
سپیدار

خدایا سپاسگزارم که امسال دید و بازدید مسخره ی عید و نداریم

بعدشم که بخواد شروع بشه من یا دانشگام یا سرکار بازم خدایا شکرت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۴۴
سپیدار

اگر تونستی به موقع بی رحم باشی آینده مال تویه!

بی رحم با خودت و بی رحم با بعضی از دیگران

اصلا اگر جایی دلت برای کسی سوخت و ترحم کردی کلا قافیه رو باختی!

شناخت حقیقی ادما هم از همینجا شروع میشه..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۷
سپیدار

تا امروز رئیس جمهوری وقیح تر از روحانی داشتیم؟؟؟؟ 

خیلی ...تر های دیگه هم بهش میچسبه البته!

به نظرم بعد از بنی صدر این دیگه آخرشه 

یه سوال دیگه!!

اینا به مرگ اعتقاد دارن؟؟؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۴۵
سپیدار

کاش میشد از شر یه چیزایی سریع و راحت خلاص شد

بدون فکر

بدون شک

بدون نگرانی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۴۵
سپیدار

تو خونه موندن سخت ترین کار ممکنه اونم روزای متوالی

ولی بشینین وجدانا یکم روی خود شناسیتون کار کنید

4تا کتاب درست درمون بخونید

4تا چیز جدید یاد بگیرین

با غر زدن و شایعه پراکنی به جایی نمیرسین

والا!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۵۳
سپیدار

یکی بیاد این فکرای منو از مغزم بیاره بیرون بریزه تو نایلون مشکی زباله، بذاره دم در که بیان ببرن

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۴
سپیدار

ارتعاش ارتعاش که میگن به چشم دیدم

ازون روزا بود که هوا ابری رعد و برق و صاعقه و... 

پدر جان که زدن بیرون و بسیار عصبانی خفن ازون نوعی که گفتم تا ۱هفته حداقل ادامه داره...

دیدم هرچی پای حرفای و گریه های مامی بشینم هی چیزای جدید یادش میاد

اومدم تو اتاق موزیک گذاشتم صداشم بلند کردم شروع کردم به رقصیدن جلوی ایینه ( دخترا موقع قر دادن باید خودشونو ببینن :)) ) بعد از دقایقی مامی هم ملحق شد

یه ربع بعد پدر با روی خوش اومد خونه و انگار نه انگار چیزی بوده... و مذاکره و الان هم حاج خانوم حاج آقا در شادی دارن باهم میرن پیش خدا ( البته خیلی نزدیک نمیشن به خدا تا مسجد میرن فقط)

اینم درس امروز من به شما

هرجا دو نفر دعواشون شد موزیک بذارین برقصین فضا عوض که هیچی دگرگون میشه :)) حالا فرض کنین این اتفاق تو خیابون بیافته :))

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۵۴
سپیدار

عادتها تون رو تغییر بدین تا زندگیتون تغییر کنه

من تا اینجاش راضیم

فعلا ۳۲ روز شده

کتاب بخونیم 

کتابای خوب

کتابها ادمارو به چالش میکشن

کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی رو بخونید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۱۱
سپیدار

از بهترین اتفاقای زندگی پیدا کردن یه دوست و همکلاسی با انگیزه است!

پیش به سوی اهداف عظما!

ترجمه.. تحقیق.. درس

ای لاو یو درس

ای لاو یو آسیب

ای لاو یو ارشد

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۴۴
سپیدار

هنوز نفهمیدم اینکه بیام تو اینستا تبریکای تولد دوست و اشنا و خانواده رو استوری کنم یعنی چی؟؟؟

یا شام و نهاری که تو فلان رستورات کوفت کردم!!!

جاهلیت مدرن همینه

خودنمایی همه جا و تحت هر شرایطی..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۵۳
سپیدار

دوتا سوال برام پیش اومده

۱- چرا همه ازین ویروس جدید اینقدر میترسن؟؟؟؟ و کشور و به حالت نیمه تعطیل در اوردن!!!

۲- چرا برای من اهمیتی نداره؟؟؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۵۱
سپیدار

همیشه موضوع این نیست که آدما نفهمن دارن اشتباه میکنن

در قالب موارد همه ما دوست داریم واقعیت و انکار کنیم ...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۵۹
سپیدار

دیروز بعد از اومدن اس ام اس از دانشگاه مبنی بر تعطیلی تا آخر هفته استوریش کردم و اون موجود شادو هم بالاش گذاشتم بعد یکی دو ساعت یادم اومد یکی از اساتید که اتفاقا پروازیم هست از تهران میاد منو فالو میکنه و الان اینو میبینه با خودش میگه عجب دانشجوی ارشد تنبلی

همونجا چک کردم دیدم بعله رویت نمودن! پاکش کردم به هر حال ولی خب دیگه کار از کار گذشت

دیگه استوری جک و پرت و پلا هم نمیشه بذارم

بعبارتی تا الان اگه پاهام دراز بود و لم داده بودم از حالا به بعد باید دوزانو و دست به سینه بشینم

البته که منم موجود متشخصیم و پیجم هم کلا جنبه ی کاری داره نه شخصی ولی دیگه همون 4تا اراجیف هر از گاهی جهت شادی ارواح حاضرینم نمیشه گذاشت

ولی اینم بگم خوشحالیم کاملا جنبه ی درسی داشت چون کلاسای کارشناسی هم تعطین دیگه نه دروس پیش نیاز نه مهمان هیچ کدوم نیست و تمام هفته باید بشینم آناتومی رو ببلعم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۱۱
سپیدار

با ادمای ضعیف اصلا میونه ی خوبی ندارم

کسایی که همیشه دیگران و مقصر میدونن

وقتی مشکلی پیش میاد به جای حل کردنش میشینن آبغوره میگیرن و میرن تو فاز افسردگی

همیشه ام توقع دارن دیگران درکشون کنن و باهاشون کنار بیان!

با اینا اصلا نمیتونم کنار بیام

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۳۲
سپیدار

چیزی که این روزا مدام به خودم میگم اینه که تو دیگه بزرگ شدی!

تا الان هرچی بقیه رو دیدی و خودتو ندیدی بسه!

گور بابای حرف و فکر مردم

و... پدر و مادر گرچه که خیلی عزیزن و احترامشون واجب اما بعضیاشون هیچ وقت راضی نمیشن کاملا جز اینکه تو یه عروسک کوکی باشی تو دستشون..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۳۸
سپیدار

عُرف چیه؟؟؟

از نظر اینجانب در مواردی نوعی از کفر یا شرک خفی

چرا؟

چون یه چیزایی از نظر خدا اشکالی نداره اما از نظر بنده هاش داره خیلیم زیاد!!

خب ما چون بنده هاشو میبینیم نظرشون برامون مهمتره نسبت به نظر خدا

ولی اینکه تمام این دم و دستگاه مال کیه نمیبینیم!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۷
سپیدار

خانوم مشاور میگفت همه زندگیا همینجوریه... بعد مدتی میشه بحث و دعوا... و میشه تکرار و عادت و خستگی... 

بعدتر سعی داشت منو قانع کنه که به ازدواج فکر کنم!! همه بد نیستن!! 

خب من به این نتیجه رسیدم که اگر کسیو انتخاب کردی که قبلا با صد نفر بوده عیبی نداره چون همینه در مورد همه!! و مهم اینه که تو نمیدونی پس میشه بهش اعتماد کرد

اما اگه خودت یکیو دوست داشتی اون ادم گزینه ی خوبی نیست!! چون تو میدونی که شاید قبل از تو با دیگری یا دیگران بوده!!

نهایتا اینکه خودمونو باید بزنیم به نفهمیدن و ندونستن وسلام

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۳۱
سپیدار

خیلیم عذاب وجدان بابت اشتباهات خوب نیست!

اینکه بذاری هی بهت یاداوری کنن اشتباه کردی!

و باز هی خودت به خودت بگی...

مگه قراره هیچ وقت اشتباه نکنیم؟؟

تازه بهتره بعدشم یکم با ادمایی بپرین که همون اشتباهو دارن

فقط نباید تکرار بشه همین

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۸ ، ۰۵:۴۶
سپیدار