خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

زلزله

جمعه, ۳۰ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۲۳ ق.ظ
دیروز مشهد چه خبر بود؟؟؟ ۳تا زلزله!!! اولیش ساعت ۴ بود.من خواب بودم.ولی یهو چنان تکونی خورد و صدای خفنی اومد که مث فنر از رو تختم پریدم بیرون خیلی ترسناک بود.... خیلیم طولانی.... تازه اصلش مال نیشابور بود که ۵/۵ ریشتر بود و رسیده بود به اینجا بعدشم تا شب دوبار دیگه پس لرزه داشت دو سه هفته پیشم یه زلزله اومد .من تو آموزشگاه بودم داشتیم با زینت میگفتیم و میخندیدیم زینت گفت زلزله بود؟؟؟گفتم نه بابا ماشین سنگین رد شد و بعدش با هر کی حرف زدیم همه همین فکرو کرده بودن.... ما آدما چقدر از مرگ میترسیم و با این وجود بازم دست از سرکشی بر نمیداریم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پ.ن :وقت نشد اون پست زیبا رو بزارم.ایشالا فردا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۳۰
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.