خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

فقط دو کلمه!

شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ۰۸:۱۲ ب.ظ
تو پیاده رو داشتیم میرفتیم یه آقایی داشت با تلفن همراهش حرف میزد به هیچ کی و هیچ جا نگاه نمیکرد از حالت صورتش مشخص بود خیلی غرق شده تو صدایی که از اون طرف خط میاد ولی در عین حال که خونسرد و آروم به نظر میومد معلوم بود خیلی هیجان زده و خوشحاله!! دو حالت متناقض که دیگه خوب میتونم بفهمم.... یه حس خاصی داشت به اونی که اون طرف خط بود گفت: " من دوست دارم...خیلی دوست دارم" انگار یه چیزی تو وجودم فرو ریخت.................................
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۲۹
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.