خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

آرزو یا نفرین؟؟!!

جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۱، ۰۵:۳۳ ق.ظ
از حوادث خارق العاده سال جدید این بود که هر کی تو عید و بعد از عید منو دیده و میبینه به شدت دعا میکنه تا آخر سال 2تا بشم!!!!!! مگه من جای شما رو تنگ کردم آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یکی دیگه هم اینکه یه عده بهم عیدی دادن!!!!!! انتظار این یکیو دیگه نداشتم خداییش کلی متعجب شدم این جکم خوشم اومد حال کردم بنویسم اینجا قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده .شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۱۸
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.