خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

آخرین نفس

جمعه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۲۴ ب.ظ
فردا روز آخره ...مثل برق و باد گذشت هم به اونایی که روزه هاشونو گرفتن و سعی کردن بهتر باشن گذشت هم اونایی که این ماه با ماه های دیگه براشون هیچ فرقی نداشت هیچ تازه سخت ترم بود.... چقدر خوشحال بودن از اینکه تو خیابون راه برن و سیگار بکشن تو ماشیناشون بطری آبو نوشابه سر بکشن و بعدم به اطراف نگاه کنن ببینن که میخواد چیزی بگه؟؟؟!!! دوس ندارم چیزایی که دیدم و یادآوری کنم.................. خدا جای حق نشسته و هم چیزو میبینه و میدونه هم پاداش میده و هم عذاب منم که اصن نفهمیدم چه جوری گذشت.......................هیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ... فردا قراره با مامی بریم واسه افطار حرم برگشتنا هم 10 یا 10:30 که بابا کارش تموم میشه مارو برمیگردونه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۲۷
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.