خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

داروی بیهوشی

دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۳۹ ق.ظ
قصد کردم کتاب بخونم حداقل روزی یه ساعت و بشینم دیگه پاش! بعد از 15 دقیقه دیگه چشام باز نمیشد! هیچ چی دیگه! دیدم دارم بیهوش میشم پا شدم کتاب و بستم به فعالیتای دیگه پرداختم ینی چنین تاثیری آمپولای بی حسی هیچ وقت رو من نداشتن بعد میگن تو چرا تو دانشگاه هیچ وقت شاگرد اول نشدی؟؟؟ چرا ادامه تحصیل نمیدی؟؟؟؟ مخصوصااااا مخخخخخخخخخخخخخصوصا دلیل دومیش همینه که گفتمااا حالا چیکار کنم؟؟؟؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۲۲
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.