خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

وقتی که هیچی نمیدونم!!!

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۸ ب.ظ
نمیدونم این کیه که داره منو داغون میکنه کیه که عید منو خراب کرد امشب؟؟؟ نمیدونم دور و برم چی میگذره؟؟ خدایا خیلی پریشونم.... به جرمی که نمیدونم چیه؟؟ ولی هر اشتباهیم که مرتکب شده باشم باز پشتم به خودت گرمه خدا..میدونم تنهام نمیذاری از صدای ویبره ی گوشی دلم میلرزه...هر بار یه بسم الله میگم و بعد میخونم.... نمیدونم کی هستی ولی امیدوارم یه روز از کاری که با من میکنی شرمنده بشی...همینم اگه بشه کافیه! نمیخوام نفرین کنم یا لعنت.... __________________________ نمیدونم امشب چه خبره.... این از من.... اون از بابا که از عصری دمق بود..... اینم از تلفن یه ربع پیش ...عمه قلبش گرفته بردنش بیمارستان....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۷
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.