خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

مجازات

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۳۲ ب.ظ
شاید ناشکری باشه اما هنوزم نمیدونم حال و احوال این روزای من و البته این 2-3 سال اخیر.... جواب کدوم گناهمه که دست از سرم بر نمیداره؟؟؟؟ نمیگم گناهکار نیستم.....هستم...خیلیم زیاد.....اما چرا باید تو اون شرایط روحی اون اتفاق میافتاد و تا امروزم دامنگیرم میشد و نمیفهمم!! چرا باید همچین قرابتی پیش بیاد و نمیفهمم چرا باید نتیجه ی درخواستم از خدا این میشد نمیفهمم.... هیچ چیو نمیفهمم قول دادم سوال نکنم ولی خدایا صبرمو بیشتر و بیشتر کن...میدونی که همینجوریشم زیاد بهم دادی ولی بازم بیشتر
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۹
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.