خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خط خطی

سه شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ق.ظ
خدایا قول میدم این 2-3تا سفارش خیاطی زن عمو و دختر عموهام تموم شد دیگه از هیچ کی کار قبول نکنم مامان اومده میگه چیکار میکنی؟ میگم خودمو لعنت میکنم واسه قبول کردن اینا,به خودم میگم عجب غلطی کردم ! میگه خب دیگه ازین غلطا نکن میگم مامان جان ما ساده ایم فک میکنیم بقیه هم مث مان!!!! نمیدونستم اینام....آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی!!!! خب یه کم ساده باشین!!وقتی زورتون نمیرسه!!اینقدم منو اذیت نکنییییییییییییییین به خدا آدمو از کار خیر پشیمون میکنن اعصابم خورده...با این کار خورد تر میشه درحالی که به شدت دارم سعی میکنم خودمو آروم کنم مدام به خودم میگم چیزی نشده! من باید فکر کنم....به خیلی چیزا.....باید وقت داشته باشم که گاهی چند قطره ای گریه کنم باید فکر کنم ...کلافه ام....از این همه آدم پر مدعا!!!!!!!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۰۵
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.