خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

بچه پر رو

جمعه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۳۷ ق.ظ
یه جا نوشته بود دلم برا بچگیام تنگ شده که میگفتیم قهر تا روز قیامت و قیامت چند دقیقه بعد بود... داشتم فکر میکردم : آره کاش...!!! یادم اومد بچه بودم هرموقع قهر میکردم چه مقصر بودم چه مقصر بودن هیچوقت برای آشتی پا پیش نمیذاشتم! همیشه باید اون طرف میومد کلی ناز میکشید تا باهاش آشتی میکردم به ندرت (شاید یک یا دوبار.اونم بعد از چند ماه) پیش اومد که تو کل دوران مدرسم پا پیش بذارم خب الانم تعجبی نداره که همچنان همون آدم باشم دیگه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۲۹
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.