خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

ساکنان پلاک 13

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۵۳ ب.ظ
یه چیزایی تو زندگی هستن که هم قدیمین و هم دوست داشتنی دوست داشتنی به اندازه ی تمام خاطرات با ارزشت اما ناچار میشی ازشون دست بکشی تا بتونی بری پله ی بالاتر یا اینکه کمی راحت تر زندگیتو ادامه بدی یا به اصطلاح پیشرفت کنی!! مثل خونه! خونه ای که 24سال توش زندگی کردی و کلی خاطرات شیرین و تلخ از گوشه گوشش داری اما وقتی کلنگی شد و دیگه نتونستی براش کاری بکنی باید بذاریش و بری و شاید بعد ها برگردی و ببینی جای خونه ی خاطراتت و باغچه ی کوچیک و حیاط دلنشینش یه آپارتمان 4-5طبقه رفته بالا! ولی چاره چیه؟؟ این قصه ی خونه ی ماست.دوسش داریم اما مشکلاتی داره که جز با کوبیدن و از نو ساختن قابل حل نیستن خیلی از همسایه ها و هم محلیا این کارو کردن یا فروختن و رفتن و یکی جاشون اومده چند طبقه ساخته یا خودشون ساختن و رفتن بالا موضوع اینه که یا باید خودت اونقدر پول زیاد داشته باشی که به راحتی بسازی خونه تو و ضمن نوساز شدنش حیاطتم حفظ کنی و نهایتا اگه خواسته یه طبقه اضافه کنی .... یا اینکه از راه مشارکت پیش بری که در این صورت باید زمینو بدی برات مثلا 4واحد بسازن ، دوتاشو بدن خودتو دوتاشم خودشون بردارن ولی زندگی آپارتمان نشینی مشلاکتی داره اگه چند طبقه ای که داری مال خودت باشه میتونی انتخاب کنی کی بیاد باهات همسایه بشه ولی اگه غیر از این باشه باید هرکسی اومد تحمل کنی! معلوم نیست آدمای مطمئنی باشن یا نه؟ فرهنگ لازم و دارن یا نه؟و ................ گذشته از این بنایی هزار و یک دردسر و اعصاب خوردی داره...پیر میشی تا تموم بشه بابا هیچ وقت دنبال ساختن یا عوض کردن نبوده مخصوصا دومی چون حیاط و ترجیح میده ولی الان دیگه حیاطمون معنی سابق و نداره چون تمام ساختمونای بلند اطراف مشرف به حیاطمون شده و کاملا دید داره... یکی از دوستای سابق بابا خونه ی خودشو کوبیده و ساخته و الان آخرای کاره...خودش میشینه و بچه هاش و برای یک یا دو واحد باقی مونده هم دنبال آدمای مطمئن و حتی الامکان آشنا میگرده! منطقه ی خیلی خوبیه و امنه و خودشونم آدمای خوبی هستن و از قدیما میشناسیم همو...خونه هم متراژ و قیمتش خیلی خوبه و خلاصه همه چی جوره جز بابا که ته دلش دوس نداره اما گاهی به حرفایی میزنه کاش حداقل بره یه بررسی بکنه..... نمیدونم...مامانم راضیه.....تا خدا چی بخواد شاید شد و اونوقت باید به فکر اسباب کشی بعد 25سال باشیم اینجا رو دوست دارم اما به دلایلی خیلی وقته دلم میخواست ازینجا بریم.....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۰۱
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.