خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

دعا

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ
آدما وقتی میفهمن درد داری که دیگه نفست بند اومده..... نمیشه به زور فهموند بهشون یا قاطیشون کرد...نهایتش چند دقیقه ای باهات همدردی میکنن و باز هرکی پی کار خودش..... ولی آدم تا نفس داره باید درداشو به یکی بگه درمونشم فقط از همون بخواد آدما که نمیتونن در هر صورت کاری برات بکنن ولی قضاوت تا دلت بخواد !!! اما اون یه نفر اگه اینجا برات کاری نکنه نگه میداره یه جای دیگه چند برابر جبران میکنه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۵
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.