خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سایه ی غریب

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۵۲ ب.ظ
سرانجام یک روز از تمام این روزهای عمرت می ایستی و به خودت نگاه میکن اما اویی را که میبینی نمیشناسی! بین خودت و او مانده ای... کسی که شبیه تو نیست اصلا تو نیست!! غریبه ایست که دیگر ساخته ی دست خدایت هم نیست دیگران ساختندش بعضی با دروغ بعضی با فریب بعضی با تمسخر بعضی با غرور ..... حالا این منِ سرگردان، جلوی آینه هم که میرود خود را نمیشناسد!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.