خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سفر سبز

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۰ ب.ظ

شاید امشب مسافر من هم از راه برسد

شاید پس از سالها دوری می آید که مرا هم با خود ببرد

به استقبالش میروم

اگر او دستم را نگیرد من دستانم را به سویش دراز میکنم

اگر بداند چقــــــــــــــــــدر منتظرش بودم...

بی شک انتظارم را پایان میدهد

 کوله بارم را کجا بگذارم

این سفر بار و بنه نمیخواهد..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۳۰
سپیدار

نظرات (۳)

مسافرت کیه؟ چرا عنوان پستت روسفرسبز گذاشتی؟
پاسخ:
شخص خاصی نیس رومی عزیزم همینجوری
ایول داری بابا نویسنده هم که هستی هزارماشالا
خدای را که چو یاران نیمه راه مرو *** تو نور دیده مایی به هر نگاه مرو چو یاران نیمه راه مرو
پاسخ:
خیلی قشنگه مرسی

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.