خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

حروفی از ته حلق

چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ب.ظ

چند روزی با این نت درگیری داشتم..الان مثلا درست شده! ولی خب هر بار که میام سرش میبینم نه!! باز یه پاش میلنگه..

مهم نیس خیلی چون منم مث سابق وقتشو ندارم

حالا تنظیمات مودمو ریست کردم به ناچار و الان دیگه وقتی پی سی روشن میشه نت هم وصله!

و مث قبل اون حالتی که میزدم کانکت یا دیس کانکت بشه رو نداره و منم فراموش کردم چطور دوباره تنظیمش کنم که اونجوری بشه!

این طوری که هست حس چندان خوبی ندارم!


از مزایای شغل اینجانب اینکه به محض سرد شدن اندکی هوا ما کلی سرما سرمامون میشه!
هفته پیش سرناجی جان گرمشون بود پنجره هارو باز کردن!!ساعت آخر ما بیرون آب میلرزیدیم و مشتریا توی آب!!
و این سرناجی جدیدم که کلاس کاریشون بالاست وقتی خلوته خودشون زیاد نمیشینن و در رفت و آمد بین قسمتهای مختلف هستن!
ازونجایی که روزای فردم باید اون یکی استخر برم همچنان و اونجا هم مدام توی آب مشغول آموزشم و تو خونه ام کلی کار و سفارش نا تموم دارم اینه که استراحتی در کار نیست و سرماخوردگیم که اصولا راه بهبودش همینه! همینطور داره کش میاد...
حالا همون تدابیری که با عنوان "دکی جون" برا همه نسخه میکردم و باید خودم اجرا کنم که خیلیم وقت نمیکنم
گاهی واقعا به قصد کشت کار میکنم!!
به هر حال ناشکری نباشه سرماخوردگی چیز چندان مهمی نیست و کار کردن هم از بیکاری خیلی بهتره♥


4جلسه تا پایان این ترمم مونده..شاگردام که گفتم خانومای مسنی هستن مدام میپرسن یاد میگیریم؟؟ میتونیم بریم ترم دو؟؟
امروز گفتم بهشون شماها همه تون متوجه توضیحات و کارایی که میگم میشین فقط چون ترس دارین بدناتون به شدت منقبضه و تا وقتی این ترس باهاتون باشه و خودتونو سفت بگیرین غریق هستین همچنان
این جایگزین کردن دوچرخه به جای شنای نرم هم مزید بر علت شده..به سختی انجامش میدن که البته حق هم دارن..
به مدیر جان گفتم چاره ای بیاندیشند تا ترمای بعد این سن و سالهای 50-60 رو برا آموزش نفرستن تو کلاسای عمومی


شرایط کاری باز داره تغییر میکنه..تغییر بد نیست..و انسان سازشکار ترین موجود روی زمینه
تغییر از این قراره که قراره ساعتها اوپن بشن!
مثلا از 10 صبح تا 1:30 یکسره و از 2:30 تا 5 هم شیفت بعدی یکسره..حالا هنوز در دست تقد و بررسیه..هفته ی آینده همه چیز روشن و قطعی میشه


مانتو شلواری که برای فاطمه دوستم دوختم اندازه 2دست مانتو شلوار وقتمو گرفت..نمیدونم چرا شلوارش تاب میخورد توی پا..التبه که اون چیزی نگفت موقع پرو و منم فک کردم به خاطر اینه که اتو نداره اما نهایت سعیمو کردم و بعد از چندین بار تنگ و گشادی بالاخره درستش کردم اما با سختی زیاد..مانتوش هم قشنگ شد ولی فرصت اینکه عکسشو بگیرم نشد..
نهایتا 75 تومن ازش گرفتم که 10 تومنشم بابت پارچه جداگانه ای بود که برای خرج کار روی مانتوش خریده بودم
خوب گرفتم؟؟


شوهرش قبلا بهش پیشنهاد داده بود به جای عروسی برن یه سفر خوب مثل دوبی ..اینم مثل سایر عروسها که آرزو دارن در چنین شبی یه لباس با شکوه بپوشن و یه مراسم فلان و بیسار داشته باشن قبول نکرده و امروز تو مرحله ی "غلط کردم" بود!
مثل خیلیا که بعد از گرفتن مراسم عروسی اعلام کردن پشیمونن!! چون بهترین شب زندگیشون شده خسته کننده ترین شب زندگی و اغلب هم همراه با دعواها و حرف و حدیثای بین دو خانواده..منم به مامی گفتم اگه روزی روزگاری کسی پیدا شد که از آرامش زندگیش خسته شد و خواست یک بمب اتم زنده رو ببره تو زندگیش..منم عروسی نمیگیرم چون مدتهاست هرچی فکر میکنم میبینم از این مراسمات خاله زنکی و ریخت و پاشهای بیخود هیچ خوشم نمیاد! میشه یه لباس کرایه کرد و یه آرایشگاه و چند تا عکس تو آتلیه..یه شامم تو رستوران به نزدیکا و بعدشم بپری بری هوووووووو یه مسافرت خوب و یه هفته از شر همه چی راحت!بعدم برگردی با دل خوش بشینی سر زندگیت و فکر کنی به اینکه حالا چه جوری این اشتباه بزرگ "ازدواج" و جبران کنی..به همین راحتی


متولد 57 و مجرد..اینجا درس میخونه..ارشد تربیت بدنی..و همکار ماست...صحبت ازدواج و بچه داری یه نفر تو جمع شد..گفتم بهتر که مجردی..راحت زندگیتو میکنی..اونقدم دردسر نداری..گفت فک میکنی! آدم از یه جایی به بعد خسته میشه!دوست داره یکی پیشش باشه که تنها نباشه..گفتم حالا نه اینکه اینایی که متاهلن تنها نیستن؟؟؟ اغلب مردا که هیچ همکاری با زناشون ندارن..هی از دست هم فراری و بیزار.. هی امر و نهی و بکن نکن و برو و نرو...اوقات تلخی و دردسرای بچه...وقتیم به سن میشینن دیگه بدتر...خواستن مجابم کنن که همه اینطور نیستن...منم گفتم همش شعاره..یه چیزایی بخوای نخوای تو همه زندگیای ماها هست متاسفانه! یا تعصبات کور یا بی قیدی مفرت و به ندرت حد وسطی میشه پیدا کرد...اصلا از همه ی اینها بگذریم..هرچقدرم خوب! بازم دردسرای زندگی متاهلی بیشتر ازونیه که بخوام خودمو درگیرش کنم
الان تو نقطه ایم که دلم نمیخواد چنین مسئولیتی به گردن بگیرم!


یه شالگردن سر انداختم ببافم برای جناب شهاب الدین خان! خواهر نزاده ی تو راهیمون..5-6بار که مث همیشه خیلی نرمال بافتم و باز کردم..حالا اینم نمیدونم ادامه میدم یا نه!اصلا تموم میشه یا میره برا سال بعدش..


باید خیلی مرد باشی تاااااا......دوسش داشته باشی ولی وقتی میدونی راهی بهش نداری..یا نمیخوای داشته باشی!! نشونش ندی دوست داشتنتو!!!! پابندش نکنی...


عجیب تو افکار خودم غرق میشدم..یهو به خودم میومدم که هی! حواست کجاست؟؟ سر آبیااا!!


و.....
جهان خونریز بنیاد است هیهات
سَرِ سال از محرم آفریدند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۲
سپیدار

نظرات (۳)

۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۱ عم قزی جون ツ
اره واقعا باید اموزشی رو ب نسبت سن و سال تنظیم کنن
اون موقع ک من رفتم ، یه خانومی بود کمی جوون تر از مامانم شاید ، خیلی هم تپل بعد همش هم اویزوون من بود ؛ منی ک خودم میترسیدم :)))
یعنی چه وقتشو ازد میکنن؟ ایجوری ک تایم کاری تون خیلی زیاد میشه ، خسته کننده میشه . دقت و تمرکز هم پایین میاد

75هزار تومن برا مانتو شلوار؟؟؟
از دید مشتری نگا کنی ک خوبه :دی
ولی از دید خیاط نع!


خو هر کسی یه جوره ، همه ک مثل هم نیستن! یکی از هیفده سالگی له له ازدواج میزنه یکی هم چهل سالشه میگه وقتش نیس
بعضیا از ترس تنهایی و اینکه نیاز ب حامی دارن تن ب ازدواج میدن ؛ یکی هم میگه استقلالمو ب هیچ عنوان از دست نمیدم
کلا در این حورد نمیشه نسخه واحدی برا همه پیچید


جوجه شهاب هم بخواد مث عروس خانم ( :دی ) بیاد خوبه واللاااع! همه کاراتونو زود بکنید ک یهو غافلگیر نشید :))

پاسخ:
اغلب استخرا به این مورد توجه نمیکنن و کلا دنبال کسب درآمدن فقط و اگه مریب هم حرفی بزنه میذارن رو حساب نابلدیش و از زیر کار دررفتنش!!!! مگه اینکه خود مدیر ناجی و مربی باشه و تازه اگه آدم باظرفیتی باشه!! رعایت میکنه..
آره اینجوری فقط یک ساعت بین صبح و بعد از ظهر استراحت داریم.شاید اون وسطا یکی دوتا تایم استحرات یه ربعی هم بهمون بده..چاره نیست..

هوم.در واقع 65 چون 10تومنشم براش چیزی خریده بودم

اوهوم.همینطوره بستگی به شرایط داره ولی من بدم میاد بیاد هی بشینن منو توجیه کنن که چرا؟؟؟ خب منم مث بقیه ای که اونا میبینن نیستم!!!

آره ما از الان آماده باشیم :)))
حسابی سر خودت رو شلوغ کردی ها خواهر!! 
خوبه خوبه از بیکاری صدها برابر بهتره..منم همچنان می رم کلاس اصلاح تکنیک..اینقدر  ایراد دارم !!!! افسردگی گرفتم بخدا
ببین من نمیخوام بگم ازدواج کنی هیچ کدوم از اینایی که میگی نیست و اینا. 
ولی توهم داری زیاد منفی نگری میکنی دیگه! مسئولیت ازدواج زیاده..بچه بیاری زیادتر هم میشه..ولی وقتی یه پایه و همراه کنارت داری که میتونی بهش تکیه کنی و بهش اعتماد داشته باشی همه این سختی ها و مسئولیت ها شیرین میشه..شیرین هم نشه ' اینقدر که الان فکر میکنی سخته ' سخت نیست..قابل حل و گذروندن میشه
اهم اهم..ستاد تشویق جوانان به ازدواج: دی
پاسخ:
هوم فعلا که کمی تا نسبتی راضیم اگه یه کمم وقت استراحت پیدا بشه بد نیس D:

آره من به شدت بدبینم به این مساله.و تا دلتم بخواد دلسردیای بعد ازدواج و مسائل و مشکلاتششو دیدم..روحیات خودمم طوریه که میدونم اگه زمانیم ازدواج کنم واقعا زندگی رو به خودم سخت میگیرم چون از اول عادت کردم همه کارام به گردن خودم باشه و نمیتونم به راحتی به بقیه مسئولیت بدم چون میخوام خوب پیش بره..اینم خیلی بده!چون همیشه خواهی نخواهی میشی جور کش دیگران...همون پایه مهمه که ...بگذریم.هر چیز سختی قبل از اینکه توش بیافتی سخت تر ازونی که هست دیده میشه..اما خب من شرایط فعلیمو به شدت ترجیح میدم :)))) شایدم به راحت طلبی و بی مسئولیتی عادت کردم :/


اوهههههه چه پست طولانیه خو یادم رفت چی خوندم.
اهان استخر یه جاعمومیه سرناجی مگه خونشه پنجره هاروبازمیکنه خوبقیه سرمامیخورن
خداقوتت بده باخانمای سن بالا واقعا سخته خو اینا اصلا شنابراچیشونه؟مامان من چرا وقت نداره بره استخر.
من هم دلم عروسی ولباس عروسوهم رقص عروس دوماد میخواد وهم یه سفرمشهد دونفری رویای دیگه.

نظری درباره ازدواج ندارم چون خودمم توکارخودم موندم.
75تومن کم گرفتی میگم من بیام بشم منشی تو فقط پول بگیرم از مشتریات تخفیفم به هیچ وجه.
زود شالو ببافت جوجه شهاب الدین هم زودی بدو بدو میادبغلتون انشالله وروجکاتون عجولا.
پاسخ:
خخخخ
چه میدونم والا برا این خانوم که محل تفریح و استراحته فعلا
خستم کردن خیلییییی
هومم منم قبلا میخواست الان چند ماهیه نمیخواد
والا چونه زد قبلش :|
خخخ میبافم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.