خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

بند بند روزگار

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ق.ظ

هر روز برای فردا برنامه ای دراز میچینم

اخر شب فکر میکنم اصلا فردایی خواهم داشت؟؟

روز و شبها با چه سرعتی بهم گره میخورند


یکی از کارها 80 درصدش انجام شد..بالشت گذاشتم کنار بخاری و دراز کشیدم
با خودم فکر کردم اگر بخوابم...مونوکسی گاز بی رنگ و بو هم ممکنه اینجا باشه...هه تصورات مسخره
بعد نقشه کشیدم برای فردا.. دست گرفتن 2-3تا کار دیگه
هنوز تمام نشده کارهای جدید تو راهن
و یه سری که کلا باید خودم طرح و حتی پارچه شو بدم..ازیننوع دوم هیچ خوشم نمیاد
دردسرش زیاده ..گرچه که آخرش راضین و گیر نمیدن و اصطلاحا اعتماد دارن ولی خب برای من پیدا کردن مدل و خرید پارچه ی مناسب سخت و وقت گیره چون خیلیم سختگیرم خودم!

از کار نمینالم..راضیم و خدارو شکر
استخر همچنان تعطیله.یه حسی تو وجودم هست که دوست داره یه هفته دیگه ام تعطیل باشه همچنان بلکه بیشتر کارامو جلو بندازم
خواب شاگردامو دیدم یه بار..قطعا خیلی یادشون رفته طفلیا و باید حسابی تمرینشون بدم تا باز ترسشون بریزه

دندون عصب کشی شده هم حالش خوبه فعلا تا نوبت بعدی که ببرم پرش کنم ولی عجب دردی کشیدم و دندون درد تنها دردیه که ثواب نداره!!

زنجفیل تازه از سبزی فروشیا بگیرین و هر روز مقداریشو تو غذارنده کنین بریزین برای دردای روماتیسمی و آرتروز عالیه هم درمان میکنه و هم پیشگیری
جالب اینجاست که طعم غذا رو هیچ تغییر نمیده!!
البته پودرش چنین خاصیتی نداره فقط تازش باید باشه
و اینکه انواع ادویه زیاد مصرف کنین.ادویه فقط فلفل و نمک و زرد چوبه نه هاااا انواع سبزیجات خشک شده هم شاملش میشه.ادویه ضد سرطانه و الانم که در سونامی سرطان هستیم متاسفانه.زیاد ادویه بخورین!!
مطالب پزشکی به نقل از خانوم دکتری که مرتب میاد ورزش میکنه♥


دلم پیاده روی میخواد..دویدن..دوچرخه سواری...اما شیشه تاره
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۷
سپیدار

نظرات (۴)

۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۱:۱۲ عم قزی جون ツ
برای هشتصدمین باره فک کنم ک میم..
تو باید اینجا بودی! یا من اونجا
میومدم پیشت با هم کار میکردیم ( شاگردیتو میکردم اوستا :دی )

زنجفیل..!!
یادم میمونه! زیاد شنیدم ولی تا حالا امتحان نکردم.
من از الان زانوهام درد میکنه :|
پاسخ:
منم همش همین فکرارو در مورد تو رومی میکنم :/
ما سه تایی گروه اقتصادی خوبی میشدیم .میشدیم قطب اقتصادی اصن :))

هوم منم خیلی جاهام درد میکنه.دست و پا و کتف و گردن و ... :)))
آی گفتید همش تو رویا سه تایی کنار هم میبینم گاهیم خوابتون رومیبینم که خیلی خونه شما منو عمه جان شلوغ کردیم ومامانت بیرونمون کرده.

بازم خوش بحال شاگردات.
وای دستت دردنکنه دکی جونم  من که از بس از پله میرم بالا میام پایین شب که میشه مثه پیرزنا با دستمال زانوهامو میبندم.
پاسخ:
اگه میشد چییی میشددد

:) ♥
فدات
۲۸ آبان ۹۴ ، ۱۲:۴۳ عم قزی جون ツ
اصن منطقه ازاد تجاری میزدیم!
:)))
حیف ک دست و بالمون بسته س!
هـــعــــیی...

هاله ابهام چی شد؟ کنار نرفت؟ :دی
برم پارچه روکشارو بخرم یا نه؟ :))
پاسخ:
اره ما خیلی موفق میشدیم :))
بالامون که والا کندست :))

نه کلا منصرف شدم ازش :P
چه جالب چند شب پیش که رفته بودم خونه عمه ام بخاری دارن من از ترس مونوکسید همه درز پایین در رو با پتو نبستم عجب جون دوست شده بودم اه!
دندون درد تنها دردیه که ثواب نداره!! چه حس مشترکی!
پاسخ:
اه نداره دیگه عقل آدم اینو میگه..منم هر شب بهش فکر میکنم برا همین درو کامل نمیبندم P:
لایک :))

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.