خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سر خط

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۹ ق.ظ

اولین روز رمضان به سختی گذشت..نه برای گرمای بالای40 درجه و تشنگی و گشنگی و بیخوابی..باید بگم به خاطر بیکاری اجباری

یه تغییر کوچیک تو حیاط از ساعت 11 ظهر تا 7:30 شب همراه با سر و صدای زیاد عامل این سختی بود و چون از برق استفاده میکردن فشار ضعیف بود جریان قطع و وصل میشد این بود ک لوازم برقی از برق خارج شدن و منم به هیچ فعالیتی نتونستم بپردازم

برای موجودی مثل من بیکاری شکنجه است..

سر و صدا به قدری زیاد بود ک نمیشد خوابید حتی..من مامانو بردم غار تنهایی خودم که هوای خنک و خوبی داره..بعد از ظهر ک دیگه از قطعی برق تا یکی دو ساعتی خبری نبود به پیشنهاد من رفتیم بالا و 2قسمت از شهرزاد و دیدیم..اما خب خوشبها خیلی زود گذرن

خدا میدونه چقد همسایه ها فوشمون دادن

به هر سختی بود تموم شد و البته برای من خیلی خوب تر شد چون یه سایه بون بزرگ مانع تابیدن بی وقفه ی خورشید به دیوار و درون اتاقم میشه و دیگه فک نکنم جهنم کوچک من اونقدرا توانی داشته باشه .موقع بارندگی هم دیگه آب به غار تنهاییم نفوذ نمیکنه و زندگیمو خیس و نمناک نمیکنه و زمستونا هم از متراژ جمع کردن برفا کم شد کلی

عصریم شاگردم خبر داد ک در صورت تمایل صبح ها که استخر برای دختربچه های زیر 9سال بازه ماهم میتونیم استفاده کنیم..اون ک روزه نمیگیره اما برای منم بد نشد..میتونم زمانی ک لازم نیست برای اموزش سرمو تو آب ببرم، زودتر قرار بذارم ک به افطار و تاریکی د استرس والدین گرامی برخورد نکنم

برای سحر شربت مخصوص درست میکنم ک شامل عسل آبلیمو بید کاسنی و بهارنارنج باتفاق کلی تخم شربتی میشه

شبیم زحمت کشیدم موهای بابارو کوتاه کردم که البته یه سوتی کوچیکم دادم ک بابا شوخی شوخی غراشو زد اما من بیدی نیستم به این بادا بلرزم..گفتم از فردا هرجا بری آدرس ارایشگاهتو میپرسن ولی من وقت ندارماا

روز آخریم ک با همکارا بای بای میکردیم یه سوتی دادم که هم کلی شرمسار شدم هم همه و از جمله خودم از شدت خنده نتونستم دیگه حرف بزنن...ای بابا..چیزی نگفتم که گفتم بریم با آقای..( مدیر مجموعه ) روبوسی و خداحافظی کنیم ک در همون لحظه اگاه شدم ایشن در یک قدمی ما و درست پشت دیوار بودن و قطعا شنیدن..حالا آدم خوش اخلاقیه ولی من که خندم بند نمیومد حتی نتونستم سلام کنم بهش چ برسه خداحافظی..

ما دخدرا ازین شوخیا داریم ولی تهش چیزی نیس والا..ازبن مدیرم همچین دل خوشی نداربم 

حس بدیه وقتی دوس داری بری دسشویی اما اون سوسک لعنتی ک چن ساعت پیش دیدیش و بعد دیگه ندیدیش!!!! مانعت میسه 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۹
سپیدار

نظرات (۶)

اگر آقاهه مجرد بود قطعا مطمئن باشید از شدت ذوق زدگی امشب خوابش نمیبره که اینقده کشته مرده داره
گرچه شما از روی مزاح و قطعا هم از روی اینکه مسخرش کنید گفتید ولی اون بنده خدا به پای خوشتیپی و خوش ذاتی خودش گذاشته

میدونم که سوسک برا خانوما چندشه وگرنه ازش نمیترسن
شمام قطعا همین طورید

سایه بون جدیدتونم مبارک
:|

پاسخ:
هه! اون بنده خدا ک سن بابامو داره ( ک البته تو تیپ و قیافه انگشت کوچیکه بابام نمیشه) و یحتمل بچه سن من داره ولی به هر حال مردا خوشحال میشن از شنیدن چنین شوخی پشت سرشون :)) فرقی نمیکنه چه سنی و چه شرایطی باشن

اه اه اه متنفرم ازین موجود ک وقتیم هوا گرم میشه تصاعدی جمعیتشون زیاد میشه.اگه وشته بودمش الان راحت بودم -_- 

سلامت باشین:|
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۶ سعید یگانه (جاوید)
امروز واقعا گرم بود. خدا بخیر کنه
من هم امشب با 2 تا سوسک خاطرات خوبی داشتم!!
پاسخ:
خاطرات خوب؟ -_-
ما ک دیگه هر شب خاطره داریم
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۵۷ احسان خواجه مرادی
روبوسی با آقا هه!!! این بود آرمانهای ما؟؟!
پاسخ:
روم به دیوار :))))
روز اول خونه بودم روزه گرفتن اصلن منو برد به چند سال پیش بعد که برگشتم دانشگاه همه جور آدمی دیدم از هم اتاقی خودم که با نماز و روزه یک سال میشه که قطع رابطه کرده تا دختر هایی که حجاب درستی نداشتن ولی روزه بودن:/
باز به همین نتیجه گیری پست های قبلیت رسیدم که حجاب به تنهایی خط کش مسلمونی نیست و به نظرم نماز و روزه هم به تنهایی همینطورن
ولی چیزی که اون روز بهش رسیدم این بود که هیچ چیزی نمی تونه جای معنویت رو برام پر کنه و از معنویتی که تو ماه رمضان وجود همه آدما به یک اندازه بهره نمی برن هرچند نفس کشیدن و خواب هم در این ماه عبادته!
پاسخ:
آره واقعا دنبال هرجیم باشی و به دستشم بیاری باز آروم و راحت نمیشی تا بعد معنویتم لااقل یکم پر بشه
۲۰ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۹ میم مثل من ...!
40 درجه! کمی جنوبی فکر کنین. یعنی جای جنوبی ها باشین چی می گین. انگار باد آتیش می باره از آسمون
پاسخ:
اتفاقا خیلی فکر میکنم خدا بهشون توان بده
چندپستات زیادن.
ما سوتی تو روزی ندیم روزمون که شب نمیشه.
تغییرات حیاطتون مبارک.

پاسخ:
بسکه دیر میای والا
هه ما ب فکر شادی مردمیم :))
موچکرم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.