خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

و ناگهان ترس

دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۴ ب.ظ

انگار خواست خداست بعضی برنامه هارو ببینم یهویی (من نظر کرده ام :دی )

دیشب ماه عسل و دیدین؟؟؟ حقیقتا تحت تاثیر قرار گرفتم..فکر میکنم خیلی وحشتناکه مرگ و تو یک میلیمتری خودت ببینی..

برای اونایی که ندیدن: یه پسر جوونی به خاطر فقر گول میخوره و مواد مخدر جابه جا میکنه که اتفاقا میگیرنش و محکوم به اعدام میشه..3سال تو حبس بوده با تشویق یه نفر تو زندان شروع به حفظ قرآن میکنه تا عفو بشه..کمی ک میگذره مرگ براش راحت میشه و به خاطر علاقه ی خودش ادامه میده..رفتارش عوض میشه..دوبار پرونده شو میفرستن دادسرا ک عفو بخوره اما قبول نمیکنن..روچهارپایه ی اعدام خودش قرآن و میخونه..روزه ام بوده..3نفر قبلی اعدام میشن به این که میرسه رئیس زندان اجازه ی اعدام نمیده ..بالاخره هم عفوش میکنن

واقعا امتحان سختیه..شایدم از نظر منی که از مرگ میترسم سخته..

ظهرم اتفاقی از جلوی تی وی رد میشدم که یه برنامه از شبکه افق توجهمو جلب کرد..یه طلبه ی جوونی بود..از زندگی و تحقیقاتش میگفت تو زمینه ی مهدویت و خیلی خوشحالم که دیدمش چون راجع به یه سری خرافاتم صحبت کرد و یکیش چیزی بود که قبلا زیاد شنیده بودم..شاید اوایل قلبا شک داشتم اما یه جرایی تو فکرم بهش تعصب داشتم و این اخریا هم ک چندجا راجع بهش بحثایی رو خونده بودم دیدم نمیتونم ازش دفاع کنم!! و امروز با دیدن این برنامه فهمیدم شکم بیجا نبوده..

دلم میخواد کتاب بخونم..زمانی پیش اومد که به خاطر مقابله ی افکار و عقایدم با یه فرد بخصوص تصمیم گرفتم مطالعه کنم راجع با مسائل دینی ک به طور ارثی پذیرفتم اونم فقط به این دلیل که بهش ثابت کنم اشتباه نمیکنم!! اون موقع سنم کمتر بود و تعصباتم بیشتر و اطلاعاتم محدود طوری که خودمم قانع نمیشدم چ برسه دیگران...در جریان مطالعاتم به خیلی چیزا رسیدم و اون آدم با همه ی جفایی که در حقم کرد عقایدی رو در من شکل داد که باعث شد از اغلب تعصباتم بیرون بیام و به یه چیزایی حقیقتا عشق و اعتقاد قلبی پیدا کنم و به دنبال حقیقت باشم..هرچند هنوز نمیدونم اون روزا چرا اینقدر با من بحث میکرد تا چیزایی رو بهم بقبولونه..

ب هر حال دلم همچین مطالعاتی میخواد اما با کتاب نه پی دی اف و گوشی..

اینکه از اون حاج آقا به اینجا رسیدم برای اینه که اونم حرفش همین بود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۰۷
سپیدار

نظرات (۳)

وای برنامه دیشب هم خیلی جالب بود..
چقدر حرف آخر علیخانی به دلم نشست..
گفت امشب شب قدره همونطوری که این آقا منجی این پسر بوده بیارین ماهم از منجی عالم بخوایم که نجاتمون بوده توی لحظه آخر
روحانیه رو ندیدم..درمورد چی بود مگه
پاسخ:
چقد تفاهم داریم ما 😊
آخراشو ندیدم دیگه
راجع به حضرت مهدی و مدعیان دروغین و بعضی خرافات بود
رییس زندان جلوی اجرای حکم رو گرفت
نه قاضی
و اما در مورد بخش دوم سخنانتون
کاش دقیق میگفتید چه عقایدی که شک داشتید
شاید به درد ما هم بخوره
البته به شخصه اصلا با افق حال نمیکنم
خیلی مزخرفه

پاسخ:
هوم 
خب این دیگه شاید چیزی باشه ک بحث انگیز بشه
مزخرف؟؟ اتفاقا خیلی برنامه های جالبی داره من البته همیشه اتفاقی دیدم اما جالب بوده
ای کاش تعصبات بی جا در جامعه کمتر بود اون موقع همه به ثبات می رسیدیم و از بوم پرت نمی شدیم اونور
افق هم برنامه هاش جالب و آموزنده اند هرچند من هم فقط اتفاقی تلویزیون میبینم چه برسه به دیدن افق
تعریف مزخرف برای یک شبکه زیادی کلیه با اهداف شبکه کاری ندارم ولی خب از یک سری از برنامه ها میشه استفاده کرد
پاسخ:
تعصبات و خودمون درست میکنیم برای مخفی کردن واقعیت!!
منم همیشه اتفاقی میبینم اما کلا برنامه های روشن کننده ی زیادی داره.مثل برنامه ی عصر ک ساعت 9شب میذاره راجع به بیوتروریسمه
به فیلم و شبکه های دیگه ترجیحش میدم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.