خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

لطفا از همین امروز هدیه بدهید!

پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۳۱ ب.ظ

عید که میشه مامان به تمام بچه هایی که بیان خونه مون عیدی میده

قبلترها هم هدیه میخرید مثل گیره ی مو و لباس و بدلیجات و سررسید و... در حد توان خودش 

به هر مناسبتی تلاش میکنه بهترین هدیه رو در نظر بگیره..تولد..ازدواج.. خونه ی نو..

نه حتما گرون و خیلی آنتیک! چیزی در حد توان خودش و جوری ک لااقل شانیت طرف مقابل پایین نیاد

اینجور مواقع خاطرات زیادی از کودکی و بزرگسالیم مثل برق میاد جلوی چشمام!

شاید هنوز مدرسه نمیرفتم .. خالم خونه مون بود.دوتا از دختراش به باباشون گیر دادن بستنی براشون بخره. قرار شد برن بیرون و دختر خاله هام گفتن توام بیا..رفتیم اون طرف بولوار و از سوپری برای اون دوتا بستنی خرید و برای من نه!! و به نزدیکیای خونه که رسیدیم برگشت به من گفت عه! برای تو نگرفتم؟تو رو ندیدم!!! بعد به دختراش گفت یه کم از بستنیتون بهش بدین و اونا هم گفتن نمیخوایم مال خودمونه!!

 من اما بنا به تربیتی که داشتم و غرور و عزت نفسی که از همون موقع از پدر و مادر به ارث برده بودیم هیچی نگفتم و حتی لبخند زدم در صورتی که خیلی ناراحت بودم! و حتی گفتم من به خاطر بستنی نیومدم و میخواستم یکم راه برم بیرون!!

ناراحتیم از این بابت نبود که چرا اونا بستنی دارن و من نه!! که این شاید بخش کوچکیش بود.. ازبنکه احساس میکردم ضایع شدم تو جمع و تحقیرم کردن خیلی ناراحت شدم..بهش فکر نمیکنم اما هیچ وقت یادم نمیره!!

ما هر وقت جایی مهمون بودیم بابا دست خالی نمیرفت و اغلب یه چیزی بین راه میخرید. مثلا هوا ک گرم بود خیلی وقتا یادمه خونه ی همین خالم بستنی بردیم که البته گذاشتن تو فریزرشون و برای ما چایی آوردن!!!!!

مامان و بابای من به خیلی مناسبتها برای بچه های فامیل هدیه خریدن..هر وقت هم که مسافرت میرفتیم حتما سوغاتی برای بچه های صاحبخونه میگرفتن! اما این جاده تقریبا همیشه یک طرفه بوده..البته اینم بگم که وضعیت مالی بالایی نداشتیم! اما از همون موقع ام که یادمه خیلی موقعیت مالی پایینی داشتیم بازهم این رفتارا سر جاش بود

اما هیچ کدوم از اقوام به خصوص اقوام مادریم اصلا اینطوری نبودن.. من به یاد ندارم تا حالا هدیه ای از خاله هام گرفته باشم در طول عمرم حتی عیدی!

خانواده ی پدریم کمی فرق داشتن.. هدیه ی مناسبتی که نه اما عیدی و همیشه پایه بودن

مثلا پدر بزرگم دست تو جیبش میبرد و یه پول پاره با کمترین ارزشی که میتونست درمیاورد و میداد به ما! اون آخریا هم که فقط به داداشم میداد و بعدشم که دیگه کلا نمیداد.. هیچ وقت یادم نمیاد از اونهمه مسافرتی که رفت و برگشتشونم فقط با هواپیما بود برای ما سوعاتی آورده باشن!

هعی... چیزهای بدتری یادم میاد وقتی فکر میکنم.. 

خلاصه ی کلام اینکه از دادن هدیه دریغ نکنین حتی کم! خصوصا به کوچیکترا 

نذارین آدما شمارو با بداخلاقی و خستتون یاد کنن! ضمن اینکه هدیه دادن باعث برکت و فزونی مال میشه و اگرم ندیم هیچی با خودمون نمیتونیم ببربم تو قبر جز همون دلخوری یا دلخوشی که تو وجود دیگران گذاشتیم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۰
سپیدار

نظرات (۵)

هیییییییییییییییییییییییی...روزگار
از هیشکی نباید انتظار داشت..خثوثا بعضی فامیلا..
بذار به حساب نابلدیشون نه بدجنسی شون!
ولی با شما موافقم..باید درکیسه رو شل کرد..مثلا همین خود شما
لطف کنید عیدی من رو به همین شماره حساب واریز کنید....
523711560121311115
پاسخ:
آدم وقتی بچه اس انتظار محبت داره همیشه!
با شناختی که تا الان به دست اوردم ازشون گذاشتم رو حساب خسیسی و بی تفاوتیشون به دیگران!

معمولا بزرگترا عیدی میدن! 
این شماره ام فک کنم مال حسابای خارجیتونه!!
به نظر شما من بخوام به شما عیدی بدم بقیه چی میگن؟
من که صنمی با شما ندارم...جز اینکه شما منو به عنوان دوست عزیزتون خطاب کردید
پیشنهاد میکنم پسرعموتون بیان به شما عیدی بدن......ما عیدی بدیم شر میشه!
راستی بیزحمت یه تک پا بیایید وبلاگم ببینید سایز وبلاگم صبیعیه؟ چون احساس میکنم احیانا کوچکتر یا بزرگتر از حد معمول دیده میشه...سپاس
پاسخ:
هیچی!
بقیه مگه بیکارن؟؟؟
خب همه توقع دارن دوست عزیز به آدم عیدیم بده دیگه دوست عزیز که الکی و خشک و خالی نمیشه!! ضمن اینکه شما استادین و جزو قشر فرهیخته و فرهنگی جامعه و الگوی کوچکترها
شمام مث پسر عموم چه فرقی میکنه؟

تشریف بردم وبلاگتون سایزش مناسب بود..خواهش
مام یه چیزی تو همین مایه ها هستیم:) البته نه اینقدر که مثلا هر دفعه سوغاتی بخریم و اینا... ولی عیدی همیشگیه و تو مناسبتای مختلف مثل همون ازدواج و اینا مامانم میرن کل شهرو زیر و رو میکنن که یه چیز شیک و خوب بخرن با اون پولی که میخوان خرج کنن... ولی خب وقتی اقوام میخوان همون کارو ولسه ما بکنن میرن کادوهایی که قبلا گرفتن و دوست نداشتن رو میدن به ما:)
البته مهم نیست:) مهم اینه که کاری که انجام میدیم درست باشه... حالا کژفهمی طرف مقابل رو دیگه ما مسئولش نیستیم که بخوایم براش ناراحت بشیم... در عین حالیکه خیلی وقتا به شدت رو اعصابه رسما:)
پاسخ:
آره مهم که نیست اینا وقتی بچه ای و سنت کمه خیلی رو دلت میمونه وگرنه آدم بزرگ که میشه باید دلشم بزرگ باشه و تلافی نکنه
بعضیا به آدم کلا هدیه ندن خیلی بهتره
خوب
من از شما کوچیکترم
لطفا به من عیدی بدید خو😊
پاسخ:
قراره استاد به همه ما عیدی بدن.اندکی صبر! :)
هیچی دیگه استاد شدیم باید قرقی تون رو به ما بندازید..لوازم ورزشی اسمشو نیار هم براتون بخرم..عیدی هم بدم؟
نقش پسر عموتون رو هم بازی کنم؟ گمونم هر بار که سر میزنم باید کلی خالی شیم!
البته من که فقط حضوری عیدی میدم...اونم باید ثایت شه برام که طرف مقابل کوچیکتره نه بزرگتر!!

ضمنا ممنون تشریف آوردید و سر زدید......خوبه بابت این پول نخواستید خخخخخخخخخخخ
پاسخ:
تا حالا که آبی از دست شما نچکیده استاد!
بابت نقش پسرعموی بنده هم باید خیلیم افتخار کنین! نصیب هرکسی نمیشه
شما مدارکتونو بفرستین من خودم بررسی میکنم همینطور مدارک سایر عیدی بگیران بلاگو

خواهش میکنم.اونم بابت عیدی من به شما حل شد دیگه

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.