خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

ویبره مشدی

پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۲۵ ق.ظ

اولین روز کاری و طبق انتظار و حتی فراتر از اون!! خیلی خلوت بود

با دوست جان بیشتر از ۱ساعت تمرین کردیم

تو سونا (واقع در طبقه ی پایین) مشغول بودیم که یه آن حس کردم صدایی مثل هلیکوپتر و همزمان ماشین سنگین میاد و لرزشی مثل عبور یه ماشین سنگین! و بعد با خودم گفتم اینهمه با هم یهویی؟؟؟ چند لخظه بعد دوست جان از بالا صدا زد که زلزله بود زود بیاین بالا!!

بالا خیلی شدیدتر احساس شده بود و همه کلی ترسیده بودن حتی خبرها حاکی ازین بود که یه عده همونجوری رفتن طرف در خروجی!!!

شب عروسی یکی از همکارا بود که طبق معمول فقط یه نمایشنامه و فیلم به نقش اولی عروس و داماد بود و مهمانها هم سیاهی لشگر بودن!!

داماد تمام مدت داخل بود و دی جی!! اعلام برنامه میکرد و تاکید بر اینکه هیچ کی نیاد جلو!!

از ساعت 10 تا 11 میزای شامو میچیدن! 11 بالاخره غذا اکمد و 10 دقیقه به 12 بنده منزل بودم که مثلا همه خواب و چراغا هم خاموش بود

برادر هم باتفاق خانواده منزل ما ساکن شدن

زلزله ظهر ک شدید بود

تقریبا نیم ساعت پیشم که خواستم بخوابم دوباره لرزید و بقدری ترسیدم مث فنر از رختخواب زدم بیرون وایسادم تو چهار چوب در!! ( تنها چیزی ک تو مدرسه برای این موقعیتا یاد گرفتیم)

حالا هم معلوم نیست چقدر از اخباری ک مربوط ب ساعات آینده است واقعیته و چقدرش سرکاری ولی تا جایی ک شنیدم خیلیا تو ماشیناشون خوابیدن امشب! حتی همکارم زنگ زد و همین پیشنهادو بهم داد! 

من که حقیقتا ترسیدم!

اتفاقه دیگه..اگه خبری نشد حلال بفرمایید

خدا خودش به همه رحم کنه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۷
سپیدار

نظرات (۶)

وای پری من که نمیتونم بخوابم اصلا..
دارم مثل بید میلرزم ..ما طبقه سوم هستیم ، خیییلی وحشتناک تکون میخوره 
پاسخ:
منم خوابم نمیبره خیلی بد بود.ما فقط پایین یه زیر زمین داریم اینجوری بود دیگه طبقات بالا که خیلی ترسناکه
تو قرقی شب نخوابی یه وقت=-O 
برای زلزله طراحی نشه(:V) 
پاسخ:
:))) اتفاقا در روش خوبه تو شلوغیا
خب میرفتین بیرون می‌خوابیدین حداقل خیال خود آدم راحت تره...تو خبرا میخوندم که کلی سوله درست کردن واسه اسکان شبانه مردم:)
ان‌شاءالله به خیر بگذره:) مراقب خودتون باشین:)
پاسخ:
بابا و داداشم که خواب بودن :| 
بیرون که ترافیک بود سوله هام طرفیتشون محدوده
مرسی عزیزم
۱۷ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۴۲ نرگس نورعلی وند
آخ آخ آخ... خدا صبرتون بده.‌‌ان شاءالله که دیگه تموم شده...
پاسخ:
انشالله ک تموم شده
بپر تو استخر...زلزله نبینتت!
ضمنا قرقی رو بده یه نفر سر راهش بیاره تهران نمونه زیر آوار...حداقل قطعاتشو میشه فروخت!
پاسخ:
حیف اون اولی ک اومد بالا نبودم از دست دادم صحنه ی زلزله بر اب و!
به قرقی من چشم نداشته باشین از مال دنیا فقط همینو دارم
همه رفتنی هستیم...قرقی تون ارزش چندانی نداره...بیشتر میخوام تعلقات مادی ت به این دنیا رو از بین ببرم که راحت جون بدی!
منم میدم به مستمند ثوابش مستقیم برسه به روح خودت.....بد کاری میکنم؟
پاسخ:
بله همه رفتنی هستیم بد نیست شمام یه قدمی در جهت قطع تعلقات دنیوی بردارین و اون اسب سفید و با قرقی نازنین من عوض کنین
تهرانم که رو خط زلزله اس خدارو چه دیدین؟

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.