خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خلوت ادامه دار

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ب.ظ

امروز هم خیلی خلوت بود..


از 9 تا 10 من تنهایی سر شیفت بودم که البته 3نفر فقط تو آب بودن!! بقیه هم مشعول پرو و انتخاب لباسهایی که یکی از جنابات از قشم آورده بودن و ادعا داشتن که چیزی رو قیمتش نکشیدن!!! 

یه نفر هم جای دیگه جلسه داشت و کلا نبود.. ساعت 10 از دونفر باقی یکیشون شاگرد داشت و نشست بالاخره سر شیفت اون یکیم روش نشد نشینه!! منم زدم به آب

اول یه رکورد 400 متر کرال دادم که 7:35 شد (باید زیر 8 باشه) البته دو تا طول و کم شمرده بودم و اگه دوست جان از جاش بلند نمیشد و تشویقم نمیکرد متوجه نمیشدم! تمرین 4دست یک هوا رو هم با حبس نفسم انجام دادم و دیدم خیلیم روش خوبیه! و میشه 6دست یک هوا و حتی 8دست هم انجامش داد

در نهایت 20 متر زیرآبی و در کل 2650 متر شنا نمودم

بعدشم کلا رفتم استراحت که اصلا زمان از دستم در رفت :)) یهو ساعت 1:30 به خودم اومدن!

البته خلوت بود ولی سرناجی جان که هیچ وقت مستقیم چیزی نمیگه دیگه به ما حتی تعارف هم نکرد و ما تا 4:15 که آخرین مشتری تو اب بود نشسایم و البته بیکارم نبودیم و بسی فک زدیم

شب هم طبق روال هر سال مدیر سابق در چنین شبی جشن دارن متزلشون و همیشه اس ام اس میزد ولی اینبار دعوتمون نکرد!! ولی منو دوست جان به طور خود جوش تصمیم گرفتیم بریم و باتفاق یک عدد کیک هم که سفارش داده بودیم خریدیم بردیم

رسیدن من همانا و جیغ جیغ هم همان... و خلاصه که فهمیدیم طرف به عمد دعوتمون نکرده و ما هم در این امتحان با سربلندی قبول شدیم! خیلی خوشحال شد و البته ما نیز!!

اینقدر هم سر و صدا کردیم که شوهرشون چندین بار تماس گرفتن که اونجا چه خبره؟؟؟

قبل از اومدن هم با قصد رفع کدورت بین مدیر فعلی و مدیر سابق که دوستان دیرینه بودن تلاش کردم که نتیجتا قرار شد مدیر فعلی در روزهای آینده با مدیر سابق تماس بگیره

فقط امیدوارم بی مهری و سردی نبینه و اوضاع بهتر بشه نه بدتر!

چقدر خوابم میاد! فردا هم باید طبق برنامه ی خواهر محترم از استراحت و کارای خودم بزنم

ظهرم که قطعا جوجش نمیذاره بخوابم


پ.ن: صدام گرفته!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۹
سپیدار

نظرات (۶)

۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۰۴ نرگس نورعلی وند
خوش به حالت. حرفه ای شدن تو شنا یکی از علایق منه...
وااای🤗👌
پاسخ:
عاشق شنام :)
ایشالا کم کم شلوغ میشه
پاسخ:
حالا خیلیم شلوغ بشه خوب نیس
تو استخر بلدی از این کارا بکنی؟

http://jdailyhk.com/2015/07/julia_alyciac_tvb/
پاسخ:
از فردا بالشت میبرم تمرین کنم
زدم به تخته برات;-) 
ایشالله قبول بشم یک سره میرم شنا با آموزش های شما >:) 
پاسخ:
دستت درد نکنه :))
ایشالا :)
همش فیلم شکاف میاد جلو چشمم کاش اون فیلمو نمیدیدم تصوراتمو محدود کرده:))
پاسخ:
چی هست؟ ندیدم :/
۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۵۳ نفر هفتادوسوم
قدم رنجه کنید به دورهمی وبلاگرها


منظرتونیم
پاسخ:
قدم رنجه کردم ولی بقیه شو نخواستم موچکرم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.