خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

نزدیک به فوران

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۴۵ ب.ظ
به قدری خسته شدم که میترسم هر آن از کوره در برم
با تمام قوا در مقابل خودم وایسادم 
انتهای هر بحث و حتی کوچکترین حرف و اشاره ای رو تا ته میتونم ببینم پس عقل حکم میکنه سکوت کنم
امروز پیشنهاد سارا نصفه نیمه موند
شاید زیادم بدم نیومد
البته اگه حرفاش و کامل میکرد و شاید نظرم عوض میشد شایدم نه!!
حرفای سمانه ام هنوز تو گوشمه!! باور کردن این حجم کم شعوری ادما کمی دور از ذهنه
نمیدونم اگه من تو اون موقعیتا قرار بگیرم چیکار میکنم؟؟؟ 
اگر چند سال پیش یا حتی یکسال پیش بود قطعا بند و به آب میدادم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۳
سپیدار

نظرات (۱)

۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۴۹ قالب بلاگ رضا
:-D

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.