خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خود دیگران

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۴۳ ب.ظ

رفت و آمد با بعضی آدما و حرف زدن و شنیدن حرفاشون کلا میبرتت به یه دنیای دیگه! اینقدر متفاوت که با خودت میگی من دارم درست زندگی میکنم یا اینا؟؟؟

دغدغه های تو چیه و دغدغه های اونا چیه؟؟

قصدم به هیچ عنوان مقایسه نیست! میخوام بگم رفت و آمدا خیلی میتونن روحیات و افکارتو به چالش بکشن

و اینکه... از تعصبات الکی بیزارم.. از هر چیزی که بیخودی دست و پا گیر باشه بدون نفعی!! از اینکه چون فلانی و فلانی میبینن نباید فلان کارو کرد.. این عین شرکه.. خب شاید من اونقدرا آدم معتقد و درستی نباشم اما هیچ دلم نمیخواد اعتقادات و رفتارام تحت تاثیر خوش اومدن و بد اومدن دیگران باشه

ناظر همه ی ما خداست 

یه وقتایی شدیدا بین خود خودم و خود دیگران گیر میافتم! و این کلافم میکنه چون نه اونم و نه این

شایدم گاهی همین خود دیگران بودنه که نمیذاره خیلی از مسیر کج بشی.. و باز میرسیم به همون نقطه شرک پنهان... که از راه رفتن موری در شب زیر سنگ پنهانتره... 

بعضی وقتا عجیب گیر میکنم 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۰۶
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.