تاوان بی خطری
جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱ ب.ظ
کلا ۱۰ روز دنبال خونه بودیم (شاید!!!) و دو روزم هست مشغول جمع کردنیم
ازونجا که در طول هفته هر روز در رفت و آمدم امروز از صبح تمام وسایل اتاقم و عصر تا شبم کارگاهمو (زیر زمین) یا بعبارتی خلوتگاهم..
ددی دوست نداره ازینجا بره برای همین سعی کرد تا آخرین لحظه زیر بار خونه پیدا کردن نره!!!
خب هر چیزی تاوانی داره
تاوان ریسک نکردن و قانع بودن به وضعیت خونه و سرباز زدن از بازسازی و غیره هم اینه که حالا باید بذاریم بریم آپارتمان نشینی و بعدشم باز برگردیم تو آپارتمان با همسایه هایی که نمیشناسیم
یادمه هر دو همسایه چپ و راست پیشنهاد دادن یک خونه رو بدیم و یکیو بسازیم و مجددا باهم همسایه بمونیم و تو یه ساختمون باشیم و ددی جان خیلی راحت رد کرد
بله پدر عزیزم حالا تاوانش همینه
منکه ناراحت نیستم.. خیلیم خوبه.. بالاخره تنوعه بعلاوه اینکه یه سری چیزا دور ریخته میشه بالاخره!
ضمن اینکه دیگه خبری از پریزای آویزون شده و کلیدای خراب شده و سقف و دیوار ترک خورده و نم زده و خیلی چیزای دیگه نیست.
پ.ن۱: باید قوی بود. اگر سختیها زیاد میشن و فشارها بیشتر یعنی شما ظرفیتهای بالاتری دارین که باید نمود پیدا کنه
پ.ن۲: گاهی دلم میخواست میتونستم دقیقا ته ذهن آدما رو ببینم. مثلا همین جناب استاد که نه حاضر به عذرخواهیه نه حتی پس گرفتن حرفش (هرچند برای من دیگه فرقی نمیکنه فقط تو کف پرروییشم) ولی همچنان با اینکه شمارش مسدود شده و رد تماس میشه باز زنگ میزنه!!
۹۷/۰۵/۲۶