خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

من و خودم

دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۵۱ ب.ظ

نمیدونم این اتفاقت ناخوشایند هستن که باعث میشن ترس تو وجودمون ایجاد بشه و بمونه یا ترسای درونی باعث این پیشامدها میشن؟؟!!

به هر صورت هر کدوم که باشه در مواجهه با یه سری موقعیتها به این ترسها پی میبرین

چیزایی که اصلا فکر نمیکردین بعنوان ترس وجود داشته باشن! 

ولی هستن و هی از رو برو شدن باهاشون طفره میرین

در نوع شدیدتر باهاشون آشکارا میجنگید

و به این ترتیب یک دیوار دور خودتون میکشید

شاید هم بشه گفت یک سد یا یک دژ محکم! و نفوذ ناپذیر! 

حالا اینکه ببینید چطور باید باهاشون روبرو بشین هم خیلی سخته هم مهم

سخت به این دلیل که اول باید پوسته ی خودتونو بشکنید!!

کنار اومدن با "خود" یکی از سخت ترین کارای دنیاست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۹
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.