خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پرت و پلاهای روزانه

پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۳ ب.ظ

۱- دیروز ک کلا با مامی تنها بودیم گفت صبح ک از حرم برگشتم پارک پیاده میشم توام بیا یه کمم نون و پنیر بیار

حسش نبود ولی خب به خاطر مامی از پیشنهادش استقبال کردم

صبح پاشدم چایی درست کردم و نون گرم کردم و پنیر و گردو و کشمش و خرما و چندتا روزنامه بعنوان زیر انداز. چون زیر انداز جمع و جور و در دسترس پیدا نکردم اون لحظه.. به هر حال راه رفتیم و دویدیم بعدم نشستیم صبونه

اونجا پر از گربه است! و از بس یه عده دایم با این جونورا ور میرن و غذا میدن و بازی میکنن گربه هاش زیادی صمیمی و راحتن! فرار ک کلا تو کارشون نیست ولی همش خودشونو لوس میکنن و میمالونن بهت .. قبلا خیلی بیشترم بود که بالاخره صدای یه عده دراومد و بهداشت اومد ریختشون بیرون و یه سگ گنده ام انداخت اون تو! 

دیروزم تا ما نشستیم یکی اومد نشست. بهش گفتم ببین ما فقط نون و پنیر داریم توام که دوس نداری پاشو برو.. رفت.. دو دقه بعد یکی اومد چایی نخورده پسر خاله شد!!! مستقیما به قصد نشستن تو بغل من اومد جلو و کلی کیشش کردم! اونم هی چشاشو ریز میکرد و ادا در میاورد و چند ثانیه بعد باز به پیشرویش ادامه میداد... نون بهش دادم نخورد گردوام دادم نخورد یه ذره پنیر رو نون مالیدم خورد ولی باز ته پنیرارو ریختم جلوش باز نخورد ذلیل مرده!!

سفره رو که جمع کردیم تشریفشو برد

ازش یه عکسم گرفتم. بهش گفتم دوربینو نگاه کن اونم قشنگ زل زد به دوربین ولی حوصله نداشتم آپلود کنم بذارم اینجا چون با گوشی سخته -_-


۲- میخواستم آزمون ناجی درجه یک شرکت کنم همون ک پارسال بعد کلی تمرین دیدم یه آمادگی کم دارم! و نشد.. تصمیمم خیلی قطعی بود و مهمترین دلایلم اینکه ثابت کنم من میتونم درجه بک بگیرم و اصلا کاری نداره و دوم یه نفر هست که خیلی خودشو با درجه یکش کشت و هیچیم بارش نیست!! حتی یه نبض نمیتونه بگیره!! میخواستم روی اونم کم کنم!! 

ولی واقعیت اینه که هزینش خیلی زیاده حدود 1و نیم میلیون! و مورد مهمتر اینکه همین الانم طبق اشل بهمون حقوق ناجی نمیدن حالا درجه یکم که باشی باید بیشتر بشه اما هیچ تفاوتی نداره!!! در واقع پولی که میدین فقط میره تو جیب هیات و هیچ برگشتی نداره!

و دیروز که با یکی از ناجیای اونجا حرف میزدیم کلا رایمو زد و گفت منم نمیرم دنبالش چون اصلا منطقی نیست و به هیچ دردیم نمیخوره... خلاصه که کلا پشیمون شدم. تصمیم خوبی گرفتم نه؟؟


۳- بذارین هزینه با شما بودن و پرداخت کنن! فرقی نمیکنه کی باشه. زیاد که آوانس بدین میرین ته صف و مبادا!!!! و بعضی وقتا هم عجیب دلت میخواد خیانت کنی! گرچه به نظر من اسمش خیانت نیست پشت کردن به رابطه ای که نمیدونی توش چکار میکنی؟؟؟ 



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۲
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.