خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خدمت یا خیانت

سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۱۰ ب.ظ
یکی از بدترین مسائل تو زندگی یه آدم اینه که در مورد نقش و جایگاه و وظیفه و تکلیفش سردرگم باشه!
وقتی مجبورت میکنن تو مسائلی دخالت کنی که شروع و شکل گیری و ادامش هیچ ارتباطی به تو نداشته و نداره
وظایفی رو بعهده بگیری که اصلا ربطی بهت نداره و در واقع وظایف یکی دیگست
نمیدونی کارایی که داری انجام میدی جزو تکالیفته؟؟ که به لحاظ عقلانی قطعا نیست ولی... 
آدم تا کجا میتونه خودشو ندیده بگیره؟؟!!
تا کجا میشه خدمت از کجا به بعد خیانت؟؟ خیانت به خودت و موجودیتت یا حتی خیانت به کسی ک بی مسیولیتیش روزبروز بیشتر میشه... 
گاهی فکر میکنم واقعا نقشم چیه؟؟؟
جلوی دعواهارو بگیرم؟؟؟
کارایی که ربطی بهم نداره انجام بدم و بجاش از کارای واجب خودم بزنم؟؟
درد دلا و غصه ها و اشتباهات 30 ساله ی زندگی رو گوش کنم؟؟؟
سپر بلا بشم مرتب و هی از خودم بزنم برای اینکه تشنج کم بشه؟؟
و هیچ توقعیم نداشته باشم!!
هییییچ حمایتی ... به هیچ شکلی... 
فقط خدمات تقریبا یک طرفه در قبال جای خواب و غذایی برای خوردن...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۲۰
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.