خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

به وقت آخر خط

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۳۴ ب.ظ

معمولا برای ما آدما همه چیز در آستانه ی نبودن، تمام شدن، از دست رفتن عزیز میشن!

البته که گاهی لازمه

یه وقتایی شما نمیرونید از موقعیتی که دارین راضی هستین یا نه!؟

نمیدونم تاحالا تو این موقعیت بودین یا نه؟! اینکه ندونی یه چیزیو واقعا میخوای یا نمیخوای؟! 

به هر حال آدم گاهی تکلیفش با خودش روشن نیست

همین تمام شدنها یا حس تمام شدنه که باعث میشه بفهمی موقعیتتو میخوای یا نه!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۱۶
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.