ای انسان
خب یه وقتایی اصلا نمیشه!
منم یه جورایی وسواس برنامه ریزی دارم وقتی طبق برنامه هام پیش میرم خیلی خوبم ولی اگه حتی یه دونه از برنامه هایی ک نوشتم و انجام ندم تمام حواسم پیش همونه و حس شکست دارم!
به هر صورت امروز ازون روزایی بود که نشد
از دیشب میگرن جان مهمون سر بنده بود تا همین یکی دو ساعت پیش ک اونم بالاخره با قرص کامل رفع شد ولی چشمام اینقد خسته ان انگار باهاشون کوه کندم
و از صبح هم هییییچ کاری تقریبا نکردم
البته قبل از ظهر یه کارای انجام دادم تا حواسم از درد پرت بشه ولی زیاد مفید نبود
روزی ک هیچ کاری انجام نمیدم انگار اصلا زندگی نکردم
نمیدونم چطور خیلی از آدما میتونن صبح تا شب جلوی تی وی یا با گوشی... نمیدونم هرکسی یه جوریه دیگه
وقتی فکر میکنم خیلی قوی و محکمم و با اراده همه کاری میکنم خدا می نه اینجوری تو برجکم که هوا برم نداره
تو این مدت این سومین باره ک اینجوری زمینگیر میشم از سردرد! فک کنم واسه موندن تو خونه اس
خلاصش که ای انسان مغرور نشو...