خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

من وجود دارم؟.

سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۳۷ ب.ظ

درست وقتی که احتیاج داری دورت شلوغ باشه زندانی میشی!

آدما واقعا موجدات مهمی تو زندگی ما هستن

صرف نظر از غریبا و آشنا بودنشون

حتی همون عابریم که تو خیابون یه لحظه نگات میکن

داره بهت میگه تو وجود داری!

درختا پرنده ها گربه های خیابون همه همینو بهت میگن..

تو این کنج تنهایی و خلوتی که هر کدوممون گیر کردین

انگار بی معنا شدیم

یا تازه فهمیدیم که همه چیز سایه بوده!

به دنبال واقعیت، حقیقت رو گم کردیم اینه که حالا کلافه ایم

چون هنوزم حقیقت و ندیدیم..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۰۵
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.