خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پشمک خان

جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۳۷ ب.ظ

ینی درسته من این موقع شب به پشمک حاج عبدالله رو میز کنار تختم فک کنم؟؟ بعد وسوسه شم پاشم بخورم؟ بعد تبدیل به چربی بشه؟ بعد صب پاشم با چربیا دعوا کنم؟؟؟

نمیدونم این سر درد لعنتی کی و از کجا شروع شد اصلا؟

یه لایو دیدم یادم اومد که کار با دستگاه و چقد دوس دارم :(

من دلم میخواد برم باشگاه با دستگاه کار کنم خب :/ خونه قبلی خوبیش این بود یه عالم باشگاه مجهز نزدیکمون بود قیمتاشم عالی.. سالنای بزرگ و پر وسیله... هی هی هی

امروز تا حد زیادی طبق برنامم پیش رفتم. اگه این سردرد نمیومد همه شو اجرا میکردم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۱۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.