خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

نیمه ی زندگی

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ق.ظ

مرگ جزئی از زندگی ماست ولی ما باورش نداریم

جسم خاکی نمیتونه به اصل وجود برگرده پس باید به خاک برگرده تا روح آزاد بشه..

ولی هنوز از شنیدن حبر فوت یه نفر متعجب میشیم که چرا؟!

دیشبم یه خبر فوت دریافت کردم که شوکه شدم.. پسر خیلی خوبی بود.. بدون پدر بزرگ شد.. تو تعمیرگاه کار کرد.. دانشگاه رفت و مکانیک خوند.. برگشت تعمیرگار زد.‌. شاگرد گرفت.. خیلی زحمت کشید.. آخرینبار که ارشون خبر داشتم یه دختر کوچیک داشت.. با اینکه توانشو داشت اما به خاطر مادرش منطقه زندگیشو تغییر نداد.. هعی.. چقدر خواهرش دوسش داشت و چقدر بهش وابسته بود.. قطعا الان حال خیلی بدی داره.. هنوز نمیدونم دلیلش چی بوده.. فقط میدونم همیشه خوبا زودتر از بقیه میرن

دو سال از من کوچیکتر بود (۳۲) به خودم میگم چرا اینقدر نگرانی؟؟؟ وقتی اصلا نمیدونی فردا هستی یا نه! چه برسه به سال دیگه و سالهای بعدی

و تازه زمانی که از این دنیا میریم میفهمیم یک روز یا شاید نصف روز زندگی کردیم

اما چرا عبرت نمیگیریم؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۳۰
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.