دل نگران
هر روز نگرانترم میکنه
سعی میکنم توجه نکنم ولی نمیشه..
از ۲۴ ساعت ۱۲ ساعت خوابه.. در طول روزم تنها کارایی که میکنه تماشای تلویزیون و اخبار مزخرفشه و چک کردن تلگرام
مسجد ظهر و شب ترک نمیشه فقط. بعضی روزا هم با مامان میره پیاده روی اما با غرعر و مسیر نسبتا کوتاه
مثل تکلیفی که از سر اجبار انجام میدی
صف نونوایی ۴ نفرم باشن باز حوصله نداره وایسه تو صف
هرچی بخواد بخره باید بکی همراهش باشه ( ترجیحا مامی)حوصله ی بچه ها رو هم ک یکبار در هفته میان نداره
حوصله ی فامیل و دوست و اشنارو نداره میگه چقدر حرف میزنت!
هر روز بیشتر از فبل زبونش میگیره و کلمات یادش میره
بیشتر از قبل فراموش میکنه
و کمتر از قبل متوجه حرفامون میشه
هیچ کار مربوط به خونه رو پیگیری نمیکنه
با تلفن حرف میزنه بعد ک میپرسی چی گفت میگه یادم نیس..
از حرف زدن با بقیه قراریه..
و هییییچ کاری برای خوب شدنش نمیکنه
با خودم فکر میکنم تا کجا قراره پیش بره.. و غمم بیشتر میشه...