خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

نتورکر

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۳ ب.ظ

از ۴:۳۰ صبح بیدارم.. قبل از ساعت ۳ یه ۵ دقیقه ای چرت زدم

دیروز یکی از شاگردام پیام داد احوال پرسی و .. دلم تنگ شده و ازین حرفا.. قبلنم حالم و پرسیده بود برای همین شک نکردم.. گفت همو بیرون ببینیم؟

میخواستم بگم وقت ندارم.. گفتم با خودشون فکر میکنن خودمو دارم میگیرم ( که ایکاش همینکارو کرده بودم ) گفتم باشه.. گفت فردا ( یعنی امروز) گفتم باشه.. گفت به بچه ها میگم بعد خبر میدم

خلاصه خبر داد و قرار شد بریم پارک و... رفتم دیدم هیچ کدوم نیومدن

جالبه وقتیم داشتم حاضر میشدم و حتی قبلش یه حسی بهم میگفت قضیه چیز دیگست بپیچون!

حدسم درست بود منتهی من فک میکردم قضیه بیمه باشه که دیدم نه!

طرف رفته نتوورکر شده و اومده مخ منو بزنه... حالا هنوز دو ماه گذشته!

خیلی کار غیر اخلاقیه.. از احساس و اخلاق یه نفر سو استفاده کنی الکی بگی دلم تنگ شده بعد بکشونیش سر قرار و تبلیغات

به هر حال بعضی از حرفامو زدم اما زیر بار نرفتم ولی حوصله ی بحث کردنم ندارم چون دیدم ک اصولا مخ اینارو بشدت شستشو میدن

از مثالای شبیه هم و مزخرفی ک میزنن معلومه

دو سال پیشم یکی از دوستای قدیمی اینکارو در ابعاد وسیعتری باهام کرد وقتیم به روش اوردم شدیدا انکار کرد!!! منم کلا ارتباطمو باهاش کات کردم 

کاش تو اون جلسات مسخره تون ک پر از شعاره اخلاق و بازار یابی حرفه ایم یاد میدادن

دیگه هرکی بگه دلم برات تنگ شده باور نمیکنم عمرا

هرچی میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که دایره ی روابطم هر چی محدودتر باشه بهتره و هرچی فاصله با ادما حفظ بشه بذار بگن خودشو میگیره یا غیر اجتماعیه.. مهم نیست

البته قبل ازین یه مورد دیگم بود از دوستای نه چندان صمیمی و همکارای قبلی

وقتی گفت دلم براتون تنگ شده یه قرار بذارین با فلانی ک ببینمتون رک بهش گفتم اگه میخوای به تیمت اضافه کنی من کلا خوشم نمیاد.. چون اینستاشو دیده بودم ک پیوسته به یکی از همین شرکتا و مرتب همون شعارا و عکسای حال بهم زن و تبریکات مزخرف به سلاطینشون بابت اینکه از خریدای اینا به سودای کلان رسیدن و فلان ماشین گرون قیمت و خریدن ...

هعی.. به هر حال امروز صبحمو هدر داد

بعدم میگه خب درس میخونی که اخرش چی؟؟؟

گفتم حالا بذار یه مدت از کارت بگذره بعد... 

جدا سطح شعور آدما کلا رو به افوله و هیچ چیز نگران کننده تر ازین نیست

یکی درمیونم میگفت اوضاع خیلی خراب شده‌.

منم اصولا حوصله ی بحث با هیج کیو ندارم.. کلا میذارم میرم و دیگه پیدام نمیشه

از ساعت ۶ احساس خوابالودگی داشتم و بازم نشستم پای نوشتن و خوندن

ولی الان همچون جغد هندزفری تو گوشمه و در مقابل خوابیدن مقاومت میکنم..

خدایا منو از شر خودم نجات بده

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۰۳
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.