خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سفر جویبار ۱

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۵۹ ب.ظ

دو هفته ی پیش بمدت 8 روز رفتیم مسافرت. این طولانی ترین سفر عمرم بود چون اصولا بابا حوصله سفرهای طولانی نداره و نهایتا با رفت و برگشت 5 روز طول میکشید!

ولی اینبار خانواده خواهر و برادرمم بودن و افسار بیشتر از همه دست دامادمون بود که خوبم پیش برد 

نکته غم انگیزش وجود چهارتا بچه ۸ ماهه، ۲سال و نیمه و دوتا ۵ ساله بود. مخصوصا دوتای اخر که زیاد قاطی میکردن 

و چون ددی جان فرمودن من رانندگی نمیکنم و از دلشم نمیومد من ماشینشو برونم و کلا اعتمادم ب رانندگی من نداره که با ماشین خودم برم، ما با دوتا ماشین رفتین و با اون جزقلی اخر ۱۱ نفر بودیم 

واقعا با بچه سفر رفتن جزو اعمال شاقیه که من یکی دیگه حوصله شو ندارم🤦🏻‍♀️ 

خب واقعیتش اکه داشتم خودم به دار میشدم دیگه🤷🏻‍♀️ 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۱۶
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.